احسنت به غيرت دلواپسي كه بردارش هم بورسيه بود!!!
احسنت به غيرت دلواپسي كه بردارش هم بورسيه بود!!!
او یک دلواپس است؛ از زمره آنهایی که میگویند کاسب تحریماند. وقتی پرونده استیضاح وزیر علوم سابق (فرجیدانا) پیش آمد و او از پیشآهنگان بود، گفتند دلواپس است، چون برادرش بورسیه غیرقانونی گرفته است. بورسیه و ما ادراک ما البورسیه! 28 مرداد 93 بود. مرد گفت «باید اعتراف کنم یکی از برادرانم از بورسیه استفاده کرده!» اقرار العقلاء علی انفسهم جائز! چشم ما روشن آقای علیاصغر زارعی! خب!
«ادعا کردهاند نام برادران من در فهرست بورسیههای غیرقانونی وجود دارد. البته باید اعتراف کنم که یکی از برادرانم از بورسیه استفاده کرده؛ اما نه بورسیه دکترا؛ بلکه بورسیه «شهادت» که در دوران جنگ تحمیلی نصیب وی شد. احتمالا منظور این بداخلاقیها هم همین بورسیه شهادتی بوده که نصیب برادر من شده است. یکی دیگر از برادرانم نیز چندماه پیش فوت کرد که کارگر بود و تحصیلات دانشگاهی نداشت که بخواهد از بورسیه دکترا استفاده کند. دیگر برادرم هم که زنده است، همینطور اصلا تحصیلات دانشگاهی ندارد که بحث بورسیه دکترایش مطرح باشد. بنابراین، میماند همان یک برادرم که شهید شد و احتمالا منظور از این هیاهو، بورسیه شهادت بوده که نصیب برادرم شد».
نوش جانت این تیرهای ملامت! «یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه … یجاهدون فی سبیلالله و لایخافون لومه لائم». غم حقیقت را خوردن و طعنه شنیدن، سنت جوانمردان است.
علیاصغر زارعی اکنون یک «برند» که نه، یک پرچم است؛ او علمداری است که راه گم نشود. در غیرت و مردانگی او همین بس که آبان 1387 وقتی مطلع شد مدیرکل پارلمانی دولت وقت برای منتفی کردن یک استیضاح، چک 5 میلیونی به برخی نمایندگان میدهد، رفت و سیلی به گوش او نواخت.
علیاصغر زارعی دیروز اما نه به گوش فلان نماینده و دولتمرد سیلی نزد. سیلیای اگر زد همان بود که گفت و گریست؛ بیآبرویی کردید! این سیلی نجیبانه، سیل خواهد ساخت زیر پای همه بیخیالها و سهلانگارها و سهلاندیشها که پلی شدهاند برای عبور و نفوذ دشمن … حتی اگر کار رزمنده «علیاصغر» به اورژانس کشیده باشد.
دمت گرم رزمنده!
هشدار صریح امام خامنه ای (دامت برکاته) اثر کرد
هشدار صریح امام خامنه ای(دامت برکاته) اثر کرد
واکنش رسایی به سفر اردوغان به ایران
واکنش رسایی به سفر اردوغان به ایران
حمید رسایی نماینده مردم تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی ، با اشاره به اظهارات اخیر اردوغان رئیسجمهور ترکیه درباره ایران در آستانه سفرش به کشورمان، به فارس گفت : جمهوری اسلامی ایران با ترکیه منافع مشترک بسیار زیادی دارند، یکی از مشترکات دو کشور، مردم ترکیه هستند که گرایش و علاقه بسیار زیادی به جمهوری اسلامی ایران دارند، آقای اردوغان نیز در مقاطع مختلفی این علاقه مردم ترکیه به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را از نزدیک مشاهده کرده است.
وی با بیان اینکه بنابراین آقای اردوغان باید طوری سخن بگوید که این سخن گفتن او بعداً برای خودش در داخل کشورش مشکلساز نشود، افزود: از نظر ما توهینها و هتاکیهای اخیر آقای اردوغان رئیسجمهور ترکیه نسبت به حاکمیت جمهوری اسلامی و همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی سفر وی به ایران را بلا وجه میکند و همه کارشناسان نیز اعتقاد دارند که این سفر اهداف پیشبینی شده را تأمین نمیکند.
نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس در ادامه تصریح کرد: امیدوارم دعوتکننده آقای اردوغان که شخص آقای روحانی هستند تا زمانی که وی تغییر مواضع نداده نسبت به این سفر تمایلی نشان ندهد، بعلاوه اینکه آقای اردوغان به دلیل حمایتهایی که از مواضع داعش در عراق و سوریه داشته از نگاه ملتها به ویژه ملتهای مظلوم و ستمدیده دستش به خون مسلمانان عراقی و سوریه آغشته شده است.
وی بر همین اساس با اشاره به مواضع امروز اردوغان که گفته بود «مجلس ایران در سطح من نیست»، تأکید کرد: در این زمینه باید بگویم این سخن بیربطی است که آقای اردوغان مطرح کرده است، البته شاید در ترکیه پارلمان قدرتی نداشته باشد و آقای اردوغان تصور کند که مجلس جمهوری اسلامی ایران هم مانند مجلس ترکیه است، اما او باید بداند «مجلس» در نظام جمهوری اسلامی جایگاه و قدرت ویژه خودش را دارد.
رسایی همچنین متذکر شد: البته اساساً طرف صحبت ما آقای اردوغان نیست، چون او بسیار کوچکتر از آن است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی بخواهند با او طرف صحبت شود، بلکه مخاطب سخن ما با رئیسجمهور، دولت و وزارت خارجه خودمان است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آقای اردوغان شأنیتی ندارد که مجلس ایران بخواهد با چنین فردی که دستش به خون مسلمانان عراق و سوریه آغشته است و ادب و نزاکت بینالمللی نیز ندارد، همصحبت شود.
باز هم حماسه آفرینی
استاد دانشگاه "لثبریج" کانادا : نامه رهبر معظم ایران، برای من منشاء الهام است!
استاد دانشگاه “لثبریج” کانادا : نامه رهبر معظم ایران، برای من منشاء الهام است!
رهبر معظم انقلاب روز جمعه (3 بهمن) طی نامهای خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، پیشنهاد دادند تا این جوانان بدون در نظر گرفتن تصویری که از اسلام در رسانههای کشورهایشان عرضه میشود، خود با مراجعه به قرآن کریم به درکی مستقیم از اسلام واقعی برسند.
پرفسور “آنتونی هال” استاد مطالعات جهانی شدن در دانشگاه “لثبریج” در آلبرتای کانادا ، نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشتهاند که متن آن به شرح زیر است:
رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران
نامه انگیزهبخش و مبارک شما برای جوانان آمریکای شمالی و اروپا ، برای من منشأ الهام شد. متوجه شدم شما در بیانات خود صحبتهای دانشمندانی را نقل میکنید که درباره موضوعات تاریخی مانند نسلکشی بومیها، بردگی، امپریالیسم و مواردی نظیر آن تحقیق کردهاند.
معتقدم که تفکرات خردمندانه شما کاربرد زیادی برای تحقیقات، تدریس و آثار نوشتاری من دارند. علاوه بر این، من یکی از کسانی هستم که مسیر تحقیقاتم را از شناسایی بیعدالتیهای تاریخی رایج در دنیای آن سوی اقیانوس اطلس و حاشیههای اقیانوس آرام به سمت شناسایی بیعدالتیهایی که در حال حاضر علیه مردم ایران وجود دارد تغییر دادهام.
سوءتعبیرها از حوادث 11 سپتامبر از جمله عوامل مؤثر در تشدید وحشیانه اسلامهراسی ایجاد شده توسط صهیونیسم بوده است. حوادث تروریستی “عملیات فریب” (False Flage) که در 22 اکتبر در “اتاوا"، در ماه دسامبر در سیدنی استرالیا و در روزهای گذشته در پاریس صورت گرفتهاند موجب تحریک اذهان مسموم و اسلامهراسانه بسیاری از غربیها شدهاند. این حوادث خشونتبار و صحنهسازی شده همگی بخشی از فرایندهای حقیقتاً شیطانی برای بازتعریف «جنگ علیه تروریسم» هستند. یکی از جنبههای اصلی این بازتعریف جایگزین کردن دشمنی دستساز آمریکا به نام القاعده با دشمنی دستساز صهیونیسم به نام داعش است.
همانند فریبکاری 11 سپتامبر، ذینفع اصلی فریبکاری داعش، اسرائیل است که عاملان آن آشکارا در حال فعالیت برای راهاندازی یک عملیات روانی با هدف مسمومتر کردن اذهان غربیها هستند.
تحریک احساسات اسلامهراسانه، بخشی از فرایند ضروری برای ایجاد محیط روانی آلوده و بیمارگون و جلب حمایت شهروندان از انجام عملیاتهای نظامی با هدف تجزیه عراق است؛واضح است که این دسیسهها با طرحهای صهیونیستها برای نابودی شکل فعلی جمهوری اسلامی ایران توسعه مییابند. زمینهها و سابقههای این نیت شیطانی باید مورد تأکید قرار گیرند.
واضح است که این علمیات ضدایرانی سابقه در حملات سایبری آمریکا و اسرائیل به برنامه هستهای ایران، قتل دانشمندان ایرانی توسط صهیونیستها، تشدید مکرر جنگ اقتصادی علیه ایران به اسم “تحریم” و حملههای تروریستی گروه منافقین با هدایت صهیونیستها دارند. این اعمال خشونتبار و بسیاری دیگر نشانههایی از مقاصد شوم نیروهای صهیونیست، از جمله دولت کانادا برای نابودی جمهوری اسلامی ایران را به نمایش میگذارند.
شهروندان عدالتخواه در سرتا سر دنیا باید به حکم وجدان خود به یکدیگر بپیوندند تا این جرم جنگی مستمر علیه کل بشریت به مقصد نهاییاش نرسد و بر عکس مسیرش را به سمت صلح، تعامل و هماهنگی بین برادران و خوهران تغییر دهد. در واقع، چشمانداز حرکت به سمت صلح، رفاه و ثبات در جامعه جهانی تا اندازه زیادی به همکاری با یکدیگر برای رسیدن به آیندهای وابسته است که در آن مردم و دولت ایران بتوانند جایگاه خودشان را به عنوان اعضای اصلی جامعه ملل پیدا کنند.
رهبر معظم ایران، همانطور که تأکید کردهاید در این مقطع حساس تاریخی آگاهیافزایی در غرب درباره دلایل اسلامهراسی و همچنین درباره روشهایی که عوامل صهیونیست از این محیط آلوده روانی برای پیشبرد برنامههای تاریک و جنونآمیز خودشان و غارتگری در جهان سوءاستفاده میکنند، اهمیت اساسی دارد.
ما باید تمام آنچه در توان داریم را برای تغییر این موضوع انجام دهیم.
با آرزوی بهترینها برای شما
آنتونی هال، استاد مطالعات جهانی شدن
دانشگاه “لثبریج”
منبع : مشرق نیوز
ظریفی کیک زردی دید
کاش بعضی ها باکری بودند نه با کری!!!
تقدیم به حضرت عزرائیل
نه دی و بصیرت
در نه دی هم پای امام حسین (ع) درمیان بود
شعر جالب (( من آذر را خیلی دوست ندارم!))
من آذر را خیلی دوست ندارم!
بچه که بودم آفتاب آذر که می خورد پشت بام ابر سرد پاییز
مادرم آن ژاکت ضخیم پشمی را بقول خودش رو دست میکرد:
از فردا که میری مدرسه ، این را می پوشی هوا سرد است و سرما خوردنت عنقریب
من اما باورم به حرف مادر نبود و نمی پوشیدم:
کمی لرزیدن به تحمل این زره پشمی می ارزد!
و بعد، لرز و عطسه و باز البته مهر مادر که پسرکم: دیدی گفتم
سرمای آذر مروت ندارد حال بیا و آب شلغمی تلخ بخور
و من باز میگفتم عطسه و سرفه ای دو روزه به این طب سنتی تلخ می ارزد!!
عطسه به تب می گشت بدل و سرفه میشد سیاه سرفه:
پسرکم کار از ژاکت و شلغم گذشت بیا و بعد مدرسه بازی نکن و استراحت پیشه کن
و من اما باز می گفتم تحمل سیاه سرفه ، به خوابیدن کنج اتاق می ارزد و
دنبال یک توپ پلاستیکی در کوچه ای کاهگلی می دودیم
شب اما در آستانه تشنج ، کار از استراحت و شلغم و ژاکت گذشته بود
مادر اما سرم روی دستش و دستش را روی دامن پر مهرش میگذاشت و من نه از ترس تشنج
که از شرم دیدن رویش که چرا عمل نکرده ام به نسخه هایش
چشمانم را می بستم
صبح اما بهتر شده بودم
مادر تا صبح پاشویه ام کرده بود
خودش اما چشمان تب دار خسته اش را از من پنهان می کرد
و میگفت پسرکم حال که بهتر شدی ژاکت پشمین را بپوش
و من می گفتم چشم مادر!
آذر قصه تب من است در برهوت گوش نکردن حرف مادر
آذر اما سوم آذری دارد که ما در آن
پشت ابرقدرت ها را شکستیم
و نظام 3دهه تحریم ها را شکستیم
و با خزانه خالی از رکود اقتصادی عبور کردیم!
جلل الخالق ، چه قدرتی داشت نظام ما و ما بی اطلاع بودیم
آذر همان ماهی است که روز هشتمش مجید را از ما گرفت
همان مجید قصه گوی دانشگاه بهشتی
که میگفت: بچه ها امروز روز شهادت زهراست کمی برایتان روضه میخوانم
و دانشجویان به روضه های نابغه علم هسته ای گوش فرا می دادند تا در جزوه خود مشق عشق نمایند
مجید! همان که با نخوابیدنش قصه 19 هزار سانتریفیوژ را تعبیر کرد
و در فصل بعدی قصه اش نوشت: 200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده
و حک کرد بر سطور آن فردو چند صدمتر در دل کوه
و پیشرفت 85درصدی اراک
و…
دست سرد آذر که خط کشید بر قصه های مجید و شهیدش کرد
ما نیز توافقی نوشتیم برای توقف سانتریفیوژها و اکسید کردن اورانیوم ها و تعطیلی اراک و….
و بعد از آن گفتیم ابرقدرت ها جلوی ما زانو زدند
و گفتیم نظام تحریم ها ترک برداشت!
و من هنوز نمیدانم چرا مجید ، جلوی زانو زدن ابرقدرت ها را گرفته بود
که حال با تعطیلی دست آوردهایش آنها زانو زده اند جلوی ما؟!
آذر همان ماهی است که استقلال ، تیم محبوبم
3بار و با احتساب دیشب 4 بار شکست خورده در برابر حریف سنتی اش!
جالب بود در شب سالروز توافق ژنو
یعنی سالروز عزت ایران با شکاندن تحریم ها و زانو زدن ابرقدرت ها!
استقلال باخت!
من دیشب دربی را ندیدم
جلسه ای بودم
و دل مشغول یک دربی حق و باطل در 3 هزار و 220 کیلومتر آنطرف تر از ورزشگاه آزادی
که سعود فیصل هم شده بود ناظر آن
همو که دستش به خون هزاران هزار شیعه آغشته هست!
دربی وین برای ما پخش نمی شود
در عوض حضور بانوان در ورزشگاه آزاد است
اشتون، شرمن و البته سرکار علیه موگرینی!
دیشب که ساعت از 9گذشته بود
به خانه رهسپار شدم
جالب آنکه خیابان انقلاب قفل شده بود
بخاطر پایکوبی مردم از شکست استقلال
و میدان انقلاب اسلامی کانون جشن شکست استقلال بود!
بغضم گرفت آیا؟!
آذر را دوست ندارم
استقلالم همیشه در آذر می بازد
حتی اگر داد بزنیم پشت ابرقدرت ها شکست
و تحریم ترک برداشت….
کاش حرف مادر را گوش کرده بودیم
و در مواجهه با سرمای دلفریب آن طرف میز مذاکره، ژاکت پشمینه پوشیده بودیم
کاش حالا که عطسه می کنیم و 100بار بعد از 3آذر پارسال، ما را تحریم کرده اند
آب تلخ شلغم وطن خود را بخوریم
و به شفا بخشیش باور کنیم
اشکالی ندارد شاید
در پس همه عطسه ها و سرفه ها
باز ولی ای هست که تا صبح تن تب دار نظام را
پاشویه کند برای تشنج نکردن میراث آقا روح الله
هرچند که به قیمت چشمان خسته تا صبح بیدارش، تمام شود
قصه های مجید را که به انتها بردیم، استقلال مان خدشه دار نشود!
و اگر شد خواهشا به اشتباه، در میدان انقلاب پایکوبی نکنید
تاریخ خاطره خوبی از هلهه ندارد
(مصطفی قاسمی)
مسی و جشن باخت هسته ای
شعر جدید قزوه: مسی و جشن باخت هسته ای
علیرضا قزوه ، شاعر انقلابی کشور ، شعر کوتاهی درباره مذاکرات هسته ای سروده است که در ادامه می آید:
می ترسم مذاکرات آخر ژنو
درست مثل بازی آرژانتین باشد
با آن همه دوام که آوردیم
درست در دقیقه ی آخر
ناگاه کسی مثل مسی
بیاید و کار را تمام کند
می ترسم بعد بازی
عراقچی دوباره تبلت اش را بیرون بیاورد
تا به یادگار فیلم بگیرد
و کاپیتان ظریف
کراوات جان کری را به یادگار بگیرد
و ما بی خود به خیابان بریزیم
و جشن باخت بگیریم
رسایی : دولت یازدهم جوجه نافرمان نخواهد شد ، انشاءالله.
دولت یازدهم جوجه نافرمان نخواهد شد، ان شاءالله
متن زیر بخشی از یادداشت حجت الاسلام رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص مذاکرات هسته ای و توافق ژنو است که با شعری از پروین اعتصامی شروع می شود :
گفت با جوجه مرغکی هشیار
که ز پهلوی من مرو به کنار
گربه را بین که دُم عَلَم کرده
گوشها تیز و پشت، خم کرده
چشم خود تا به هم زنی بَرَدَت
تا کُلَه چرخ دادهای خُوردت
جوجه گفتا که مادرم ترسوست
به خیالش که گربه هم لولوست
گربه حیوان خوش خط و خالیست
فکر آزار جوجه هرگز نیست
سه قدم دورتر شد از مادر
آمدش آنچه گفته بود به سر
گربه ناگاه ازکمین برجست
گلوی جوجه را به دندان خست
برگرفتش به چنگ و رفت چو باد
مرغ بیچاره از پیش اُفتاد
گربه از پیش و مرغ از دنبال
نالهها کرد زد بسی پر و بال
لیک چون گربه جوجه را بِربود
نالهٔ مادرش ندارد سود
گر تضرع کند وگر فریاد
جوجه را گربه پس نخواهد داد
این همان شعری است که یک بیت آن را رهبر معظم انقلاب در آبان ماه سال 80 در جمع دانشجویان اصفهان با طعنه خطاب به اصلاح طلبان آمریکایی که آن روز توطئه های آمریکا را توهم می دانستند، خواندند و فرمودند: «عدّهای می آیند و بحث توهّم توطئه را مطرح می کنند. در دانشگاه و محیط روشنفکری کشور، انسانی خجالت نکشد و بگوید توطئه، توهّم است؛ دشمن علیه ما توطئه نمی کند؛ آمریکا علیه ما توطئه نمی کند! گفت: مادر من چه اشتباه کند به خیالش که گربه هم لولوست! آمریکایی های به این نازنینی!»
حکایت این سروده زیبا اما در این روزها حکایت دولت یازدهم است و سالروز سوم آذر که عدهای به وعده های نه یک گربه خوش خط و خال که به وعده های گرگی درنده و روباهی پیر دلخوش کردند و پس از یکسال و برای چندمین بار نتیجه اش را هم دیدند.
مارش پیروزی برای رنگ کردن کلاغ
یک سال قبل بود که دولت یازدهم و رسانه های آن برای چنین روزی، مارش پیروزی نواختند و از آن به عنوان ماندگارترین روز تاریخ کشورمان یاد کردند. هر چند در مقابل این جنجال دروغ، آزادگانی هم بودند که با فریاد و قلم خود نگذاشتند عده ای، کلاغ را به جای قناری به افکار عمومی قالب کنند.
ساعت چهار صبح سوم آذر ماه سال 92 نمایشی در ژنو به اجرا درآمد و سران کفر و ظلم یکدیگر را در آغوش کشیدند. خوشحالی زاید الوصف مستکبرین کافی بود تا هر عاقلی به این نتیجه برسد که توافقنامه ژنو منافعی که عدهای برای ملت ایران وعده می دهند را در برندارد هرچند وزیر امور خارجه کشورمان هم بر اساس تصاویر به یادگار مانده از آن روز، از امضای چنین توافقی سخت خوشحال بود تا جایی که دستان جنایتکاری مانند جان کری را به گرمی فشرد و به جای دست دادن با خانم اشتون، با تواضع و به سبکی خاص به او احترام کرد.
هنوز تیم مذاکره کننده بازنگشته بود و عقربه ها ساعت هشت و نیم صبح همان روز را نشان می داد که پیامی از جانب رئیس جمهور محترم خطاب به مقام معظم رهبری به صورت علنی منتشر شد. این پیام، پیروزی بزرگی که ادعا می کردند با توافقنامه ژنو به دست آمده را به رهبر انقلاب تبریک می گفت و تأکید می کرد که در این توافق، حقوق هسته ای ملت ایران به رسمیت شناخته شده، روند ظالمانه تحریم ها متوقف، بخشی از فشارهای غیرقانونی یکجانبه تحریم ها برداشته و فروپاشی سازمان تحریم ها آغاز شده است.
ساعت 10:30 صبح پاسخ قابل تأمل مقام معظم رهبری به نامه آقای روحانی، روی خط خبری قرار گرفت: «جناب آقای رئیس جمهور دستیابی به آنچه مرقوم داشته اید درخور تقدیر و تشکر از هیأت مذاکره کننده هسته ای است…».
کمی تأمل در این پاسخ نشان می داد که از نگاه تیزبین امام خامنه ای، آنچه آقای روحانی مرقوم داشته اند با آنچه در ژنو امضا شده، متفاوت است. اکنون یک سال از آن روز می گذرد، دیگر نه آقای روحانی آنگونه فاتحانه سخن می گوید و نه آقای ظریف بر صفحه سیما و در مقابل خبرنگاران سرحال و قبراق برای نتایج این فتح بزرگ حاضر می شود. کاملا مشخص شده که آنچه رهبر معظم انقلاب سال های قبل در خشت خام می دید، عده ای در آینه هم ندیدند. بر خلاف یک سال قبل که رسانه ها دعوت می شدند تا برای تیتر زدن و فضا سازی درباره این پیروزی ادعایی توجیه شوند، امسال دعوت می شوند تا توجیه شوند که حق ندارند چیزی بنویسند و باید ضرورت های امنیتی دولت را رعایت کنند!
حق با بی سوادهایِ بی شناسنامه بزدل و جهنمی بود!
در این یک سال اما گروه های مرجع جامعه از تشکل های دانشجویی تا رسانه های منتقد توافق ژنو، طلاب و روحانیون و چهره های سیاسی و علمی کشور و نمایندگان مردم در خانه ملت حتی مراجع عظام تقلید سکوت نکردند و در نقد این توافقنامه و تبعات اعتماد به آمریکا سخن گفتند. دولت اما متأسفانه این نقدهای دلسوزانه را بر نمی تابید و با ادبیاتی ناشایست، منتقدان خود را با عناوینی مانند بی سواد، بی شناسنامه، بزدل، افراطی و جهنمی خطاب کرد. اکنون مشخص شد که حق با همین بیشناسنامههایِ بی سوادِ افراطیِ بزدل و جهنمی بود و اعتماد دولت محترم به آمریکا هیچ ثمره ای برای حل مشکلات کشور نداشته و ندارد.
در طول یک سال اخیر بیش از 100 تحریم جدید به بهانه های مختلف هسته ای، حقوق بشری و دفاع از تروریسم علیه ملت ایران توسط آمریکا و اروپا به تصویب رسیده است و این در حالی است که ادعا می شد با توافقنامه ژنو، دیوار تحریم ها ترک برداشته و جلوی آن گرفته شده است.
100 مورد تحریم در حالی است که از آن سو به دلیل تعهداتی که تیم مذاکره کننده ایرانی با توافقنامه ژنو به غرب داده، تمام فعالیت های علمی کشورمان در این حوزه به حالت تعلیق درآمده و اورانیوم های ذخیره شده با غنای 20 درصد اکسید شده اند و دیگر امکان بازگشت به حالت قبل برای فرآوری بیشتر را ندارند.
تا قبل از روی کار آمدن دولت آقای روحانی و توافقنامه ژنو، جمهوری اسلامی مذاکره می کرد اما در عین حال پیشرفت هم می کرد؛ اما در یک سال اخیر و بعد از توافقنامه ژنو، مذاکره می کنیم ولی دیگر پیشرفتی نداریم و اتفاقا همین پیشرفتهای هسته ای محصول دوره مقاومت و پیشرفت های به دست آمده بود که قدرت های استکباری را مجبور به مذاکره و پذیرفتن حقوق هسته ای کشورمان کرد.
آنچه رهبری در خشت خام می دید …
به نظر می رسد که تمام این هزینه ها برای عالی ترین مقام کشورمان متصور بود و رهبر معظم انقلاب می دانست که از این مذاکرات فایده ای برای انقلاب اسلامی و مردم ایران اسلامی حاصل نخواهد شد. برای همین تنها فایده این مذاکرات را به هوش آمدن برخی مسئولانی دانستند که راه حل مشکلات کشور را در مذاکره و اعتماد به آمریکا می دانند.
امام خامنه ای یک بار در آبان ماه سال گذشته و چند روز قبل از امضای توافقنامه ژنو فرمودند: «بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم. من فکر نمی کنم از این مذاکرات آن نتیجه ای را که ملت ایران انتظار دارد به دست بیاید… ملت باید بیدار باشد بداند چه اتفاقی دارد می افتد تا بعضی تبلیغات چی های مواجب بگیر دشمن و بعضی از تبلیغات چی های بی مزد و مواجب -از روی ساده لوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند… دولت محترم اگر از مذاکرات نتیجهای نگرفتند معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد.»
و یکبار دیگر در دیدار وزیر امور خارجه، معاونین و سفرا با رهبر معظم انقلاب فرمودند: «این مذاکرات یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها مطلقا تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»
مذاکرات ژنو با همه معایب و ضررهایش اگر بنابر توقع رهبر معظم انقلاب واقعا دولت یازدهم را به این نتیجه رسانده باشد که این گربه خوش خط و خال یا بهتر بگوییم این گرگ درنده و روباه پیر قابل اعتماد نیستند، باز قابل تحمل است. اما بی شک اکنون پس از یک سال لایه ای از مردم که در سایه تبلیغات دروغین رسانه های بیگانه و دنباله های داخلی آنها به این باور رسیده بودند که واقعا مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، موضوع هسته ای است، به دروغ بودن این ادعا پی برده اند.
برای چندمین بار معلوم شد که وضع تحریم های مختلف در طول یک سال گذشته و به ویژه در همین ایامی که تیم مذاکره کننده پشت میز نشسته، گویای این واقعیت است که موضوع هسته ای تنها یک بهانه برای اعمال فشار غرب به جمهوری اسلامی ایران است و مشکل اصلی آنها با ما نپذیرفتن نظام سلطه توسط ماست والّا کشوری مثل پاکستان علی رغم برخورداری از کلاهکهای هستهای و نپذیرفتن معاهده جهانی NPTنه تحریم می شود و نه تهدید!
آیا از جوجه داستان پروین عبرت گرفته می شود؟
جوجه داستان پروین اعتصامی، مادر دلسوزش را به ترسویی متهم می کرد و دشمنیِ گربه خوش خط و خال را ناشی از توهم توطئه می دانست. این جوجه که محو خط و خال زیبای گربه شده بود، دشمنی گربه با جوجهها را انکار می کرد و برای همین در پایان داستان گرفتار چنگال گربه شد.
قصه جوجه داستان ما اما هنوز به اتمام نرسیده، دولت یازدهم هر چند یک سال و نیم از عمر خود را به وعدههای این گرگ خوش خط و خال دلخوش کرد اما هنوز دو سال و نیم در اختیار دارد. وضعیت ما همه، مانند جوجه های داستان پروین است که مادر دلسوزمان - از خمینی کبیر تا امام خامنه ای - بارها ما را از پناه بردن به این گرگ درنده بر حذر داشته اند و تأکید کرده اند که به لبخندهای دشمن نباید دلخوش کرد.
رهبر معظم انقلاب چند روز قبل از امضای توافقنامه ژنو در آبان ماه سال قبل خطاب به تیم مذاکره کننده فرمودند: «توصیه قبلی خودمان را تکرار می کنیم، به دشمنی که لبخند می زند اعتماد نکنید. این را ما به بچه های خودمان، به فرزندان خودمان، اینهایی که در مسئله دیپلماسی مشغول به کارند، توصیه می کنیم، مراقب باشید لبخند فریبکارانه شما را دچار اشتباه و خطا نکند، ریزهکاریهای دشمن را ببینید.»…
عزت آن مرد و لبخند این مرد !!!
عزت آن مرد و لبخند این مرد !!!