• خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • تصویر ثابت

در محضر شهداء

مقام علمي امام باقر(عليه السلام) از نگاه علماي اهل سنت

30 شهریور 1394 توسط بوستان معرفت

مقام علمي امام باقر(عليه السلام)از نگاه علمای اهل سنت :

سالروز شهادت امام محمد باقر (عليه السلام) تسليت باد.

زندگی امام باقر(علیه السلام)، آیینه تمام نمای زندگی انسان‌های کامل و متعالی است که جامعیت او در اخلاق، فضائل، علوم، معنویات، روابط اجتماعی، سیاسی و… در روزگار خودش بزرگترین تأثیر علمی و عملی را برای جامعه مسلمان زمان خود پایه‌ریزی کرد، لذا محققان و مورخان تاریخ بر این باورند که امام باقر(علیه السلام) در حقیقت یکی از بنیانگذاران دانش علوم بی‌پایان الهی اهل‌بیت هستند. در کتب علمای اهل‌سنت مانند: تاریخ طبری، سنن ابی داود، صحیح مسلم، موطأ مالک، مسند ابی حنیفه، ابو نعیم اصفهانی، تاریخ بغدادی، الانساب بلاذری، سلامی، مسند مروزی، تفسیر زمخشری و … سخنان پرمغز پیشوای پنجم امامیه با عناوینی مانند: قال محمد بن علی و یا مثل قال محمد الباقر و … موج می‌زند.
علمای اهل‌سنت امام باقر(علیه السلام) را از فقهای بی‌بدیل و بی نظیر مدینه می‌شمارند و درباره حضرت می‌گویند: بدان جهت به او لقب باقر داده‌اند که علم را شکافت و اصول و تمام زوایای مخفی آن را آشکار کرد و به آن توسعه داد.[۱] و در جایی دیگر در مورد آن حضرت نوشته‌اند و معتقدند که سخنان مفید و متین در حکمت و مواعظ از ایشان رسیده، و در نزد ما مورد نقل قرار می‌گیرد به اینکه اینان افرادی با تقوی، کم هزینه و کم خرج و در عین حال پر فایده‌ترین مردم دنیا هستند، چرا که اگر چیزی را فراموش کنی آنها تو را بدان تذکر می‌دهند و اگر هم به یاد داشته باشی کمک می‌کنند.[۲] و یا در کتاب صحیح مسلم به نقل از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شد که فرمودند: من با جماعتی نزد جابر بن عبدالله انصاری رفتم، او بسیار پیر شده و چشمان او نابینا، از هر یک می‌پرسید که تو چه کسی هستی؟ تا نوبت به من رسید، پرسید تو چه کسی هستی؟ گفتم من محمد بن علی بن الحسین هستم، بسیار خوشحال شد و گفت خوش آمدی ای برادر زاده‌ی من، و مرا نزد خود طلبید و چون گره بر سینه‌ی من بود باز گشود و دست خود را بر سینه‌ی من گذاشت، گفتم مرا خبر بده از حج پیامبر، پس حدیث حج را تمام از برای من باز گفت، آن حدیث بسیار طولانی است.[۳]
همچنین به نقل از محمد بن مسلم و او از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده که گفت: پیامبر در مورد فرزندش باقر به من خبر داده و فرمود: ای جابر فرزندم حسین دارای فرزندی خواهد شد که نام او علی(علیه السلام) و علی هم صاحب فرزندی می‌شود که نام او محمد(علیه السلام) همنام من است، اگر او را ملاقات کردی، سلام مرا به او برسان و بدان که پس از دیدار او به پایان زندگی خودت نزدیک شده‌ای، محمد بن مسلم در ادامه می‌گوید: سخن جابر تحقق یافت و پس از مدتی کوتاه از دنیا رفت.[۴] در کتب اهل سنت آمده که جابر تا پیش از این دیدار همواره می‌گفت: ای باقر، کجایی تا روزی که آن حضرت را ملاقات کرد…[۵]
ابن تیمیه در کتاب معروف خود ـ منهاج السنه النبویه ـ می‌گوید: ابو جعفر محمد بن علی مشهور به باقر از نخبگان اهل علم و دین است و بدان دلیل که شکافنده‌ی علوم اسلامی بود، باقر نامیده شده است.[۶] و یا ابن خلکان یکی دیگر از علمای اهل‌سنت درباره‌ی امام باقر(علیه السلام) می‌نویسد: ابوجعفر محمد بن زین العابدین ملقب به باقر یکی از ائمه دوازده‌گانه در اعتقاد شیعه امامیه و پدر امام پیشوایان دیگر امامیه یعنی جعفر صادق(علیهم السلام) می‌باشد و باقر عالم بزرگ و سید عظیمی بود و به این جهت به او باقر گفته می‌شد که علم را شکافت و به آن توسعه داد تا به حدی که گسترش علوم او و فرزندش منجر به این شد که بالغ بر پنج تا شش هزار نفر از این دو کسب فیض کنند.[۷] ذهبی عالم دیگر اهل‌سنت درباره امام باقر عبارت زیبایی دارد، او می‌نویسد: «کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤود و الشرف و الثّقه و الرزانه و کان اهلاً للخلافه.[۸] از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیّت برای خلافت داشت».
ابو زهره هم در مقام مرجعیّت علمی امام باقر(علیه السلام) اینطور می‌گوید: «کان یقصده من ائمة الفقه و الحدیث کثیرون.[۹] از بزرگان فقه و حدیث،‌ خیلی‌ها به قصد بهره‌گیری علمی پیش حضرتش می‌آمدند». همچنین در کتاب تذکرة الحفاظ ذهبی وارد شده که ابوحنیفه با توجه به اینکه بیشتر احادیث وارده از طریق اهل‌سنت را نمی‌پذیرد، روایات زیادی از طریق اهل‌بیت، خصوصاً امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است. لذا آوازه‌ی علوم و دانش امام باقر(علیه السلام) چنان در اقطار کشور اسلامی را پر کرده که لقب باقرالعلوم یعنی گشاینده‌ی دریچه‌های دانش و شکافنده‌ی مشکلات علوم به خود گرفته و علمای متقدم و متأخر اهل‌سنت مانند: عبدالله بن عطاء، ابرش، ابوحنیفه، مالک، ذهبی، شرقاوی، حافظ ابو نعیم، عبدالفتاح حنفی و … در کتاب‌ها و گفتار خود از او یاد می‌کنند و اعتراف به علمیت و مرجعیت و معنویت و … او می‌کنند.

منبع :پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

پی‌نوشت:

[۱]. شذا‌رات الذهب، ابن عماد حنبلی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، (۱۴۱۱ق)، ج۱، ص ۱۴۹.
[۲]. همان، ابن حماد حنبلی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، (۱۴۱۱ق)، ج۱، ص ۱۵۲.
[۳]. صحیح، مسلم، مسلم نیشابوری، دار الکتب العربی، بیروت،(۱۴۲۰ق)، ج ۸، ص ۱۷۰ و ۱۹۶.
[۴]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی، دار الکتب العربی، بیروت، (۱۴۰۱ق)، ص۳۳۷.
[۵]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت،‌ (۱۳۵۸ق)، ج۲، ص ۲۹۰.
[۶]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، مکتبه ابن تیمیه، (۱۴۰۶ق)، تحقیق محمد رشاد سالم، ج۲، ص ۱۲۳.
[۷]. وفیات الاعیان، ابن خلکان، مکتبة النهضة، قاهره، مصر، ج۳، ص ۳۱۴.
[۸]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، دائرة المعارف العثمانیه، حیدر آباد دکن، هند، ج ۴، ص ۴۰۲.
[۹]. تذکرة الحفاظ، ذهبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، (۱۳۵۷ش)، ج۱، ص ۱۲۷.

 نظر دهید »

حيات طيبه از منظر مقام معظم رهبري

28 شهریور 1394 توسط بوستان معرفت

حيات طيبه از منظر مقام معظم رهبري

 نظر دهید »

مهمترين سفارش امام صادق (عليه السلام)

20 مرداد 1394 توسط بوستان معرفت

مهمترين سفارش امام صادق (عليه السلام)

مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه تعالى عليه و ديگر بزرگان آورده اند:

يكى از راويان حديث و از اصحاب و دوستان امام جعفر صادق عليه السلام به نام ابوبصير ليث مرادى حكايت كند:

پس از آن كه امام جعفر صادق (عليه السلام) به شهادت رسيد، روزى جهت اظهار همدردى و عرض تسليت به اهل منزل حضرت ، رهسپار منزل آن امام مظلوم (عليه السلام) گرديدم .

همين كه وارد منزل حضرت شدم ، همسرش حميده را گريان ديدم ؛ و من نيز در غم و مصيبت از دست دادن آن امام همام (عليه السلام) بسيار گريستم .

و چون لحظاتى به اين منوال گذشت ، افراد آرامش خود را باز يافتند. آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب كرد و اظهار داشت :

اى ابوبصير! چنانچه در آخرين لحظات عمر امام جعفر صادق (عليه السلام) در جمع ما و ديگر اعضاء خانواده مى بودى ، از كلامى بسيار مهمّ استفاده مى بردى .

ابوبصير گويد: از آن بانوى كريمه توضيح خواستم ؟

پاسخ داد: در آن هنگام ، كه ضعف شديدى بر امام (عليه السلام) وارد شده بود فرمود: تمام اعضاء خانواده و آشنايان و نزديكان را بگوئيد كه در كنار من حاضر و جمع شوند.

وقتى تمامى افراد حضور يافتند، حضرت به يكايك آنان نگاهى عميق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:

كسانى كه نسبت به نماز بى اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) شامل حالشان نمى گردد.(1)

قابل دقّت است كه حضرت نفرمود: شفاعت ما شامل افراد بى نماز نمى شود؛ بلكه فرمود: شفاعت ما شامل حال افراد بى اعتناء به نماز، نمى شود.

پي نوشت:

1)ثواب الا عمال : ص 205، بحارالا نوار: ج 47، ص 2، ح 5.

منبع :سايت شهيد آويني

 2 نظر

وداع با ماه مبارک رمضان از منظر آیت الله ملکی تبریزی

26 تیر 1394 توسط بوستان معرفت

وداع با ماه مبارک رمضان از منظر آیت الله ملکی تبریزی

يکي از آداب ماه مبارک رمضان، وداع با اين ماه عزيز در پايان آن است.

آيت الله ملکي تبريزي در اين باره مي نويسد:

«بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بي جان هستند، داراي حيات و شعور مي باشند، و حتي از حب و بغض برخوردار هستند. و چون زمان، داراي ادراک، حيات و شعور مي باشد، دستور داده شده است که با ماه رمضان خداحافظي و وداع نماييد. دراين باره چيزي که اهميت دارد اين است که شخص وداع کننده، در سخناني که بر زبان مي آورد، صادق باشد و راست بگويد، تا ماه رمضانِ او با دروغ و نفاق پايان نيابد؛ چرا که در بخشي از جمله هايي که براي وداع ـ از سوي اهل بيت عليهم السلام آمده است مي گوييم:
«سلام بر تو اي هم نشيني که دوري ات ناپسند و ناگوار است»
و به خداوند مي گويي:
«ما ماه رمضان را وداع مي کنيم در حالي که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگين نموده، و رفتن او موجب وحشت ما شده است.»
و چنين وداعي، شکل راست و درست به خود نمي گيرد مگر براي کسي که ماه رمضان را با شوق و محبت به پايان رسانده باشد، نه با تکلف و کراهت.
و همچنين چنين وداعي، براي کسي که در ماه رمضان، با آنچه اين ماه، اقتضا مي کرد، رفتاري مخالف داشت درست نيست؛ زيرا او در حقيقت رفيق و هم نشين با ماه مبارک رمضان نبوده، تا اکنون با آن خداحافظي کند.

و به هرحال، در حقيقت، شرط وداع اين است که وداع کننده، از فراق وداع شونده اندوهگين و محزون باشد، و وداع کننده، اندوهگين و محزون نخواهد بود، مگر آنکه آن رفيق و هم نشين خود را دوست بدارد، و او را دوست نخواهد داشت مگر اينکه با او مخالفت نکند، و مراقب باشد که در آنچه مورد رضا و محبوب اوست، مطيع و فرمان بر باشد.

باري اگر تو به حرمت ماه رمضان و به جايگاه آن نزد پروردگار آگاه باشي، و رفتار نيک و کريمانه اش با خودت را بشناسي، و بداني که حضور چنين مهماني شريفي، موجب مي شود تا تو گرامي شوي و به سودهاي بي پايان دست يابي و به اعلي عليين راه يافته، هم نشين پيامبران و رسولان و ملائکه مقربين گردي، با آمدنش بسي خرسند و شادمان خواهي شد، و با رفتنش بسي اندوهگين و افسرده خواهي گشت. در اين موقع است که وداع تو با ماه مبارک رمضان همانند وداع امام سجاد عليه السلام خواهد شد.

و از آن سو نيز ماه رمضان همان گونه که تو با او وداع کردي، با تو وداع خواهد کرد، بلکه او در وداع خويش با تو، بيش از آنچه تو در وداع خود از اندوه و غم آشکار کردي، ظاهر خواهد ساخت؛ چرا که عنايت از جانب مقام عالي، تمام تر و کامل تر از عنايت از سوي مقام داني و پايين خواهد بود».

منبع : المراقبات ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي، ج 2، برگرفته از: ص 106، 108، 109، 111 و 112.

 نظر دهید »

وقتِ خداحافظیه

26 تیر 1394 توسط بوستان معرفت

وقتِ خداحافظیه

وقتِ خداحافظیه، مهمونی ام تموم شد!

حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد

صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی

با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی

نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته!

بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته!

ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره

از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره

تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم

با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم

حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره

دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره

**

حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش

حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش

دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون

خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون

داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم

نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم

شاعر : وحید قاسمی

 نظر دهید »

شرایط قلبی مورد نیاز برای ورود به شب قدر

18 تیر 1394 توسط بوستان معرفت

شرایط قلبی مورد نیاز برای ورود به شب قدر

حجت الاسلام پناهیان در سخنرانی خود در شب قدر، با بیان اینکه مهمترین چیزی که باید برای شب قدر آماده کنیم قلب‌مان است، به تبیین ۱۱ محور برای آمادگی قلبی در شب قدر پرداخت. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

مهمترین چیزی که باید برای شب قدر آماده کنیم، قلب‌مان است/فهرستی از شرایط قلبی مورد نیاز برای ورود به شب قدر

· ما وقتی می‌خواهیم به سفر برویم، طبیعتاً یک‌سری مقدمات را برای آن فراهم می‌کنیم. حالا در نظر بگیرید که می‌خواهید سفر بسیار باعظمت «لیله‌القدر» را شروع کنید؛ شبی که از سی هزار شب(هزار ماه) برتر است. شبی که به اندازۀ یک عمر ارزش دارد. طبیعتاً وقتی می‌خواهیم سفر لیله‌القدر را آغاز کنیم، باید یک آمادگی‌هایی برای آن پیدا کنیم و یک مقدماتی را فراهم کنیم.

· ما برای آمادگی یافتن جهت ورود به شب قدر، چه‌کاری باید انجام دهیم؟ مهمترین بخش از وجودمان که باید آن را برای شب قدر آماده کنیم، قلب‌مان است. یعنی باید با یک دلِ باصفا بیاییم و در محضر پروردگار عالم قرار بگیریم. حالا با این دل باید چه‌کار کرد که آمادگی حضور در شب قدر را پیدا کند؟ در این‌جا بر اساس روایات و مجموعه‌ای از نشانه‌هایی که وجود دارد، فهرستی از شرایط قلبی مطلوب، برای حضور در شب قدر را بیان می‌کنیم:

۱- دل‌مان را از کینه و حسادت و دشمنی نسبت به مؤمنین خالی کنیم

· یکی از شرایط قلبی ورود به شب قدر این است که دل‌مان را از کینه‌ها خالی کنیم. یعنی نسبت به مؤمنین در دل‌مان کینه، حسادت و دشمنی باقی نگذاریم. حتی اگر کسی به ما ظلم کرده است، از او بگذریم؛ البته منظور ما از کسانی که به ما ظلم کرده‌اند، غیر از جریان استکبار و ظالمان و صهیونیست‌ها و منافقان است؛ حساب اینها جداست.

· پیامبر گرامی اسلام(ص) چند مرتبه دربارۀ کسی فرموده بود که او اهل بهشت است. یکی از اصحاب می‌گوید: من حساس شده بودم که چرا او اهل بهشت است، لذا به او گفتم: من چند روز است که با پدرم قهر کرده‌ام و می‌خواهم به خانۀ تو بیایم. او هم پذیرفت. به خانۀ او رفتم و سه شب در آن‌جا ماندم اما در این مدت دیدم که او نه عبادت خاصی مثل نماز شب انجام می‌دهد و نه رفتار فوق‌العاده‌ای دارد. بعد از چند روز به او گفتم: رسول خدا(ص) چندبار فرموده است که تو اهل بهشت هستی، خودت فکر می‌کنی برای چه اهل بهشت هستی؟ او گفت: شاید به این دلیل باشد که من کینۀ کسی را به دل نمی‌گیرم و نسبت به کسی بدخواهی نمی‌کنم؛ حَكَى أَنَسٌ قَالَ كُنَّا يَوْماً جَالِساً عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَطْلُعُ عَلَيْكُمُ الْآنَ مِنْ هَذَا الْفَجِّ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ قَالَ فَطَلَعَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ… فَبَاتَ عِنْدَهُ ثَلَاثَ لَيَالٍ فَلَمْ يَرَهُ يَقُومُ مِنَ اللَّيْلِ شَيْئاً غَيْرَ أَنَّهُ إِذَا انْقَلَبَ عَلَى فِرَاشِهِ ذَكَرَ اللَّهَ تَعَالَى فَلَمْ يَقُمْ حَتَّى يَقُومَ لِصَلَاةِ الْفَجْرِ… فَقَالَ مَا هُوَ إِلَّا مَا رَأَيْتَ غَيْرَ أَنِّي لَا أَجِدُ عَلَى أَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي نَفْسِي غِشّاً وَ لَا حَسَداً عَلَى خَيْرٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ إِيَّاهُ. قَالَ عَبْدُ اللَّهِ هِيَ الَّتِي بَلَغَتْ بِكَ وَ هِيَ الَّتِي لَا نُطِيق»(تنبیه الخواطر/۱/۱۲۶)

· روایات دیگری از پیامبر اکرم(ص) نیز هست که یکی از علائم عاقبت به‌خیری(علائم اهل بهشت)، دلسوزی و خیرخواهی برای مسلمان‌ها و مؤمنین است. (مَنْ يَضْمَنْ لِي خَمْساً أَضْمَنْ لَهُ الْجَنَّةَ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ النَّصِيحَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّصِيحَةُ لِرَسُولِهِ وَ النَّصِيحَةُ لِكِتَابِ اللَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِدِينِ اللَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِجَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ؛ خصال/‏۱/۲۹۴) دلِ پاک داشتن نسبت به دیگران، خیلی مهم است. همۀ کسانی که ممکن است ما از آنها بدمان بیاید، حتی کسانی که به ما ظلم کرده‌اند(و شاید لازم باشد که تنبیه شوند) بالاخره بندگان خدا هستند و خداوند دوست ندارد ما نسبت به بندگانش کینه و خصومت داشته باشیم. به‌جای کینه‌ورزی نسبت به کسانی که به تو آزار رسانده‌اند(البته غیر از ظالمان و مستکبرانِ عالم) می‌توانی از خدا بخواهی که شرّ او را از سر تو دفع کند که آزارش به تو نرسد.

· رسول خدا(ص) فرموده‌اند: از لغزشهاى خطاكاران درگذريد تا بدين سبب خداوند شما را از مقدّرات ناگوار حفظ کند(تَجاوَزوا عَن عَثَراتِ الخاطِئينَ يَقيكُمُ اللّه ُ بِذلكَ سُوءَ الأقدارِ؛ ورام/۲/۱۲۰) و در روایت دیگری فرموده‌اند: از گناهان مردم در گذريد، تا خداوند بدين سبب عذاب دوزخ را از شما دور گرداند (تَجاوَزوا عَن ذُنوبِ النّاسِ يَدفَعِ اللّه ُ عَنكُم بِذلكَ عَذابَ النّارِ؛ همان منبع)

۲- با رضایت و دلِ شاد درِ خانۀ خدا برویم، نه با شکایت/ «شکر» یکی از شرایط و آداب دعاست

· یکی دیگر از شرایط لازم برای اینکه انسان در شب قدر، یک دل باصفا به محضر پروردگارش بیاورد، این است که دل انسان توأم با رضایت باشد نه توأم با شکایت؛ یعنی از خدا ناراضی نباشیم. حتی اگر از زندگی خودمان هم ناراضی هستیم، لااقل از خدا راضی باشیم. بگوییم: «خدایا! من از تو راضی هستم. حتماً در این مشکلات و گرفتاری‌هایی که به من داده‌ای، یک مصلحت‌هایی را برای من درنظر گرفته‌ای…» به تعبیری، دلِ شاد درِ خانۀ خداوند ببریم. این خیلی برای خداوند متعال اهمیت دارد.

· امام حسن(ع) می‌فرماید: «من ضمانت می‌کنم اگر در قلب کسی جز رضای الهی نباشد، هر دعایی کند مستجاب شود؛ أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ يَهْجُسْ فِي قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ فَيُسْتَجَابَ لَهُ؛ کافی/۲/۶۲) یعنی رضایت دادن به رضای الهی، انسان را مستجاب‌الدعوه می‌کند. در شب قدر به امام رضا(ع) توسل پیدا کنید که امام رضا(ع) شما را کمک کند و شما را به «مقام رضا» برساند و با رضایت درِ خانۀ پروردگار عالم بروید، نه با شکایت. البته اشکالی ندارد که توأم با رضایت، از خداوند درخواست‌هایی هم داشته باشیم که اوضاع‌مان تغییر کند ولی نباید از موضوع «رضایت» غافل شویم.

· طبیعتاً یکی از ابعاد و آثار رضایت از پروردگار، «شکر» خواهد بود. انسانِ راضی از نعمات الهی طبیعتاً شاکر می‌شود و تازه می‌تواند نعمات و الطاف خداوند نسبت به خودش را ببیند. شکر یکی از شرایط و آداب دعاست. کسی که می‌خواهد از خدا چیزی بخواهد، اول باید از خدا شاکر باشد.

۳- بلند همت باشیم و کم نخواهیم/ همت بلند از علائم صفای باطن است

· تا این‌جا دو شرط یا دو مرتبه برای یک دلِ باصفا بیان شد: ۱-دلِ بی‌کینه ۲-دلِ راضی و شاکر. اما غیر از دو مرتبۀ فوق، دلِ باصفا دلی است که بلند همت باشد و کم نخواهد. اگر کسی کم بخواهد، این علامت قساوت قلب اوست. اگر کسی دون‌همت باشد، این خودش علامت نورانی نبودن و باصفا نبودن دل است. همت بلند از علائم صفای باطن است. مثلاً اگر می‌خواهی دعا کنی که «خدایا! مرا از سربازان حضرت ولی‌عصر(ع) قرار بده» به‌جای آن بگو: «خدایا! مرا از فرماندهان حضرت قرار بده» یا اگر می‌خواهی برای نجات همۀ فقرای عالم از فقر و تنگدستی دعا کنی، برای خودِ ظهور دعا کن که بالاتر از آن است. اصلاً ظهور و نجات مسلمانان عالم، مسألۀ تو باشد. بلکه از خدا بخواه که خودت بتوانی در این عرصه‌ها نقش‌آفرینی کنی.

· «همت بلند» و «بلند نظری» علامت صفای باطن است. حضرت امام(ره) آن‌قدر تهذیب نفس کرده بود و آن‌قدر به صفای باطن رسیده بود که می‌توانست در بیانیه‌های خودش این‌چنین بنویسد: «اى مسلمانان در همۀ بلاد و اقطار عالم بپاخيزيد»(صحیفۀ امام/۱۹/۳۴۴) یعنی خواسته‌ها و شعارهای انقلابی حضرت امام(ره) به هیچ‌وجه حتی به منطقۀ جهان اسلام محدود نمی‌شد؛ چه رسد به اینکه به کشور خودمان محدود شود. مثلاً می‌فرمود: «اى مستضعفان جهان و اى كشورهاى اسلامى و مسلمانان جهان بپاخيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد»(صحیفۀ امام/۲۱/۴۴۸؛ وصیتنامه) و «اسلام ابرقدرتها را به خاك مذلت مى‏نشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يكى پس از ديگرى برطرف و سنگرهاى كليدى جهان را فتح خواهد كرد»(صحیفۀ امام/۲۰/۳۲۵) این عبارت‌ها از هر کسی صادر نمی‌شود؛ معمولاً همت آدم‌ها این‌قدر بالا نیست.

· کسی که فقط به فکر خودش باشد، صفای باطن ندارد. انسان ساده‌لوحی که صرفاً برای نجات خودش از مشکلات، دعا می‌کند، صفای باطن ندارد؛ درحالی‌که می‌بیند نجات خودش از مشکلات، به نجات همۀ عالم از مشکلات، گره خورده است. کمااینکه امام زمان(ع) می‌فرماید: «برای فرج، خیلی دعا کنید که فرج شما هم در همان است؛ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»(کمال‌الدین/۲/۴۸۵)

· وقتی همت خود را بالا بگیری، برای همه طلب مغفرت خواهی کرد. برای همۀ بیماران طلب شفا خواهی کرد و برای خودت هم مراتب بالایی را تقاضا خواهی کرد. کمااینکه در دعای کمیل می‌خوانیم: «مرا جزء بهترین بندگان خودت قرار بده؛ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيباً عِنْدَكَ وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْك‏»(مصباح‌المتهجد/۲/۸۵۰) در شب قدر بنشینید زار زار گریه کنید برای اینکه «خدایا! چرا من جزء بهترین بندگان تو نیستم؟» این را تفریحی نگویید؛ برایش غصه بخورید. این یعنی صفای باطن. این هم یکی از علائم یا شرایطی است که در قلب آماده برای شب‌های قدر لازم است.

۴- برای خودمان هیچ خوبی‌ای قائل نباشیم/با دست خالی درِ خانۀ خدا برویم

· یکی دیگر از شرایط یا ویژگی‌هایی که برای کسب آمادگی روحی در شب‌های قدر لازم است، این است که برای خودت هیچ خوبی‌ای قائل نباشی. مثل کسانی در شب قدر حضور پیدا کن که در پروندۀ خودشان هیچ خوبی‌ای نداشته‌اند و فقط بدی و گناه داشته‌اند. فکر کن که اگر همیشه گنهکار بودی و هیچ ثوابی نداشتی، در شب قدر چگونه درِ خانۀ خدا می‌رفتی؟ چقدر با انکسار و تضرع و با دست خالی درِ خانۀ خدا می‌رفتی؟ الان هم همان‌طوری درِ خانۀ خدا برو.

· امام سجاد(ع) در مناجات خود، دست‌هایش را به سوی خدا دراز می‌کرد و صدا می‌زد: «خدایا! با دست‌هایی پر از گناه درِ خانۀ تو آمده‌ام؛ وَ رَفَعَ بَاطِنَ كَفَّيْهِ إِلَي السَّمَاءِ وَ جَعَلَ يَقُولُ: سَيِّدِي سَيِّدِي هَذِهِ يَدَايَ قَدْ مَدَدْتُهُمَا إِلَيْكَ بِالذُّنُوبِ مَمْلُوءَة»(امالی صدوق/۲۱۹) ببینید امام سجاد(ع) چگونه دعا می‌خواند و خودش را در چه موقعیتی می‌دید؟ وقتی امام ما این‌گونه درِ خانۀ خدا می‌رود، تکلیف ما معلوم است.

· علامت صفای باطن این است که در گذشتۀ خودت هیچ خوبی‌ای نبینی. البته خیلی سخت است که انسان برای خودش هیچ خوبی‌ای نبیند. ولی اگر یک‌مقدار تأمل کنیم، ان‌شاءالله به این موضوع می‌رسیم که در گذشتۀ خودمان هیچ خوبی‌ای نبینیم و به جایش، بدی‌ها و گناهان خودمان را ببینیم.

· نگویید: «ما که عرق نخورده‌ایم، چاقو نکشیده‌ایم، بی‌نمازی نکرده‌ایم، و خیلی از گناهان را انجام نداده‌ایم!» منظور ما هم این نیست که این گناهانی که مرتکب نشده‌اید را به خودتان نسبت دهید. ولی ما کارهایی انجام داده‌ایم که خدا از ما (در حدّ و اندازۀ خودمان) انتظار نداشته است. چه‌ بسا خدا از آن آدم چاقوکش، انتظار داشته که چاقو بکشد(به خاطر شرایط و فضای تربیتی‌ای که در آن قرار داشته است) و چه ‌بسا اگر ما یک ترک مستحب یا انجام مکروه داشته باشیم، به اندازۀ چاقوکشی آن فرد، در نزد خداوند، غیرقابل قبول و بد باشد.

· مهم این است که در محضر خداوند و نسبت به مقام ربوبی و نسبت به قدرشناسی پروردگار عالم، خودمان را صفر ببینیم چون ما قطعاً قدر خدا را آن‌چنان که شایسته است ندانسته‌ایم: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه»(زمر/۶۷) این روحیۀ انکسار خیلی مهم است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ای اباذر، به کوچک بودن گناه خودت نگاه نکن، بلکه ببین گناه چه کسی را انجام داده‌ای(چه کسی را نافرمانی کرده‌ای)؛ يَا أَبَا ذَرٍّ، لَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِيئَةِ وَ لَكِنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَيْتَ‏»(امالی طوسی/۵۲۸) یعنی گناه خودت را با عظمت خداوند مقایسه کن؛ در این صورت کمترین جنایت خودت را بزرگترین جنایت خواهی دید. الگوی طبیعی چنین حالتی اولیاء خداوند هستند و این حالتِ انکسار و تضرّع را در مناجات‌های امام سجاد(ع) و سایر ائمۀ هدی(ع) می‌توان دید.

صفحات: 1· 2· 3

 نظر دهید »

حسن را عشق است

11 تیر 1394 توسط بوستان معرفت

حسن را عشق است

حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است
نقش بر عرش معلاست حسن را عشق است
مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی
ذکر روی لب زهراست حسن را عشق است
نه فقط عالم شیعه به حسن می‌نازد
شور در عالم بالاست حسن را عشق است
یل صفین و جمل یکه سوار عرب است
رجز حضرت سقاست حسن را عشق است
به خداوند قسم عشق جگر میخواهد
جگرسوخته زیباست حسن را عشق است
مانده در خانه غریب و بین یک شهر غریب
چقدر بی کس و تنهاست حسن را عشق است


شاعر : حامد الواری

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 19

بوستان معرفت

درباره وبلاگ

به نام یکتای هستی بخش ، سلام دوستان عزیز ، قصد من اینه که انشاءالله و با یاری آقا امام زمان(عج)، این وبلاگ را به بوستانی از معارف مفید و با ارزش تبدیل کنم. التماس دعا.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • روانشناسی
  • شهداء
  • مناسبت ها
  • نکته ها
  • سیاسی
  • دینی
    • اخلاقی
    • عاشورا
  • طنز
  • سلامت
  • دانلودکده
  • آشپزی
  • پاسخ به سوالات و شبهات

محتواها

  • چادر و حفظ آن سخت است،گرم است!
  • سياستمدارترين رئيس جمهور دنيا
  • اللهم عجل لوليك الفرج
  • درسي كه در آخرين نماز امام بود
  • محبت زياد خوب است اما محبت زيادي نه
  • بخور و بخواب هاي جبهه
  • احسنت به غيرت دلواپسي كه بردارش هم بورسيه بود!!!
  • مقام علمي امام باقر(عليه السلام) از نگاه علماي اهل سنت
  • حيات طيبه از منظر مقام معظم رهبري
  • مهمترين سفارش امام صادق (عليه السلام)
  • وداع با ماه مبارک رمضان از منظر آیت الله ملکی تبریزی
  • وقتِ خداحافظیه
  • شرایط قلبی مورد نیاز برای ورود به شب قدر
  • حسن را عشق است
  • تاخیر تا به کی آقا؟
  • هشدار صریح امام خامنه ای (دامت برکاته) اثر کرد
  • مادر روزت مبارک
  • سلاح جدیدشون ساپورته!!!
  • تسلیت به مناسبت وفات حضرت ام البنین(س)
  • خاطره ای از حاج ابراهیم همت

تدبر در قرآن

آیه قرآن

حدیث نور

حدیث موضوعی

وصیت نامه شهداء

وصیت شهدا

آمار

  • امروز: 4
  • دیروز: 9
  • 7 روز قبل: 233
  • 1 ماه قبل: 501
  • کل بازدیدها: 27672

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • پارلا
  • زهرا بانوی ایرانی

نمایشگر تاریخ

تاریخ روز

نوای صوتی وبلاگ



مقتدر مظلوم :: نوای وبلاگ

کد موزیک آنلاین برای وبگاه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

محمد(ص)

  • بوستان معرفت
  • تماس