بلاء در کلام حجت الاسلام سید محمد مهدی میر باقری (2)
بلاء در کلام حجت الاسلام سید محمد مهدی میر باقری (2) :
بلاء نبی اکرم، اعظم ابتلائات و مصائب عالم :
بلاء گاهی رحمتی را در پی دارد كه آن رحمت، دیگران را هم در برمیگیرد. معمولاً بلاء مؤمن مسیر نزول رحمتهای رحمانی است؛ یعنی ایمان، یقین، معرفت، محبت، صفات حمیده و درجات قرب و توحید در متن این بلاء پنهان و پوشیده هستند. با این وصف اعظم ابتلائاتی كه در عالم پیش آمده و رقم خورده است، از آن وجود مقدّس حضرت نبی خاتماست. «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَهُ»؛ این فراز از عاشورا فهم نمیشود، مگر اینکه انسان توجه كند كه حامل این مصیبت، شخص نبی اكرم(ص) هستند؛ مصدر این مصیبت جلال الهی است؛ لذا امر سادهای نیست! این اعظم ابتلائاتی است كه برای نبی اكرم(ص) رقم خورده است.
براساس بعضی روایات، این اعظم ابتلائات چند چهره دارد؛ یك روی آن تقرب خود نبی اكرم و اهلبیت(علیهمالسلام) است؛ بهواسطهی این ابتلاء برای آنها قربی حاصل میشود كه برای احدی قابل تصور نیست؛ «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّكِ راضِیهً مَرْضِیهً»؛ نبی اكرم(ص) صاحب اصلی بلای عاشورا هستند؛ كما اینكه در ماجرای ذبح اسماعیل صاحب اصلی این ابتلاء حضرت ابراهیم(علیهالسلام) است.
با این توصیف همهی بلای ائمه ابتلائات نبی اكرم(ص) است كه از طریق آنها واقع میشود. حضرت برای اینكه باب شیطان را ببندند و در جامعهی بشری ارتقاء وجدان ایجاد کنند و مردم و همهی عالم را به حق و به قرب برسانند، حاضر شدند كه همهی این مصائب را تحمل کنند و این امتحان واقع شود.
در باب سیدالشهداء در زیارت اربعین آمده است: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلالَهِ»[1]؛ ایشان خون دل دادند تا عبادالله را از جهالت و حیرت بیرون آورند. یعنی گویا اگر عاشورا نبود، عبادالله در جهالت و حیرت و ضلالت بودند! آنجا هم معلوم نیست كه منظور از عبادالله بندههای عادی باشند. لذا حضرت که اباعبدالله است، برای عبادالله ابوّت كردهاند؛ یعنی مانند پدر با دامن محبّت خود این بلاء را تحمل كردند تا عبادالله سالک شوند و به مقامات برسند.
این بلاء هم دارای چنان ظرفیتی است كه همهی موجودات و كائنات میتوانند با آن سالك باشند. اگر فرمودهاند: «أَشْهَدُ أَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فِی الْخُلْدِ وَ اقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ وَ بَکَى لَهُ جَمِیعُ الْخَلَائِقِ وَ بَکَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ»[2]و اگر همهی خلایق در این حادثه درگیرند، به این دلیل است كه حضرت بلایی را تحمل كردهاند كه همه كائنات، اعم از جماد و نبات و حیوان و… را با آن رشد میدهند. در روایات آمده است که جمادات، جن، حیوانات و ماهیهای دریا تا ملائكه و عوالم بالا همه گریه میکنند. این بلاء ظرفیت رشد همهی عالم را دارد. «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَهُ». یك جلوه از این بلاء عظیم، شفاعت و دستگیری ارباب سلوك است. همهی ارباب سلوك، حتی اولیاء و انبیاء با این بلاء سالك و متقرب میشوند. اگر خدای متعال در مراحلی از سلوك انبیاء الهی، روضهی سیدالشهداء(ع) را به نحوی برایشان میخوانده ـ برای زكریا، موسی، نوح و حضرت آدم خواندند!- به این دلیل است كه منزلتی از قرب آنها تنها با عبور از وادی كربلا حاصل میشود؛ بخش مهمی از تجلیاتی كه بر قلوب آنها واقع میشود، از وادی كربلا ناشی میشود و از آنجا به آن رحمت خاص الهی میرسند.
روایتی از امام رضا(علیهالسلام)در عیون اخبارالرضا آمده که مرحوم صدوق هم در خصال آن را نقل كردهاند. حضرت آیهی «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» را اینگونه معنا میكنند و توضیح میدهند كه این ذبح عظیم چه بوده است. حضرت در توضیح این آیه مقدمات بسیار عجیبی میفرمایند: «ابراهیم خلیل بعد از اینكه اسماعیل(علیهالسلام) را برای قربانی كردن برد و كارد به حلقومش كشید، خدای متعال فرمود: «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا»[3]. ابراهیم به خدای متعال عرضه داشت: «من دوست میداشتم این فرزند را در راه تو قربانی كنم و به ثواب اعظم مصائب برسم. یعنی حضرت میخواست صاحب ابتلاء اعظم باشد و ثواب ابتلاء اعظم و آن رحمت رحمانیهای كه در آن ابتلاء هست، به ایشان برسد. خدای متعال مسیری را برای حضرت ابراهیم(علیهالسلام) هموار كردند و ایشان را به وادی كربلا بردند. سپس از حضرت پرسیدند: خودتان را بیشتر دوست دارید یا نبی خاتم را؟ عرض كرد: نبی خاتم را از خودم بیشتر دوست دارم. پرسید: سیدالشهداء(علیهالسلام) را بیشتر دوست دارید یا اسماعیل را؟ عرض كرد: سیدالشهداء را ـ پیداست خلیل الرحمن است؛ چون وقتی خدا سیدالشهداء را بیشتر دوست دارد، ایشان هم او را بیشتر دوست دارد. كسی كه به مقام خُلّت رسید و در محبت خالص شد، گداخته در محبّت شد، همه محبتهایش شعاع محبّـت الهی است؛ جایی كه محبّت الهی بیشتر ظهور دارد، او هم همان جا سیر میكند ـ بعد از اینكه این اقرارها گرفته شد، خدای متعال مقایسه كرد.[4] خدای متعال صحنه كربلا را نشان داد! ببینید ذبح عظیم اسماعیل را! ابتلاء عظیم اینجاست یا آنجا!؟ شاید حافظ به همین حقیقت اشاره دارد. آنجا که میگوید:
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
بعضی گفتهاند مُرید پیر مغان، یعنی مریدِ نبی اكرم(ص). وقتی روضه سیدالشهداء(علیهالسلام) برای ابراهیم خلیل خوانده شد ـ به آن نكته و مصیبت بزرگ كه امام رضا(علیهالسلام)در حدیث ریان بن شبیب میفرمایند و ناظر به صحنهای است كه شرح آن معلوم نیست درست باشد! ـ حضرت چنان غصهدار شد كه اگر اسماعیل را ذبح میكرد، این حالت برایش پیدا نمیشد! وقتی میگوید: من سیدالشهداء را بیشتر دوست دارم، اگر صحنه كنار برود و قصه را نشان بدهند، پیداست كه این اتفاق میافتد؛ بعد خدای متعال فرمود: «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ».[5] امام رضا(علیهالسلام)در اینباره فرمود: یعنی آن ثوابی كه تو در قربانی كردن اسماعیل دنبال میكردی، حالا به آن رسیدی.
عاشورا آن ابتلاء اعظمی است كه برای نبی اكرم و اهلبیت(علیهمالسلام) پیش آمد. یك چهرهی این ابتلاء، تقرب خودشان به خدای متعال است كه اثر این تقرب، قرب همهی عالم است؛ «بِنَا عُبِدَ اللّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللّهُ». وقتی او تقرب پیدا میكند، همهی كائنات هم تقرب پیدا میكنند. چون «لَولاكَ لَما خَلَقتُ الأََََفلاك»، همهی عالم متعلق به وجود او خلق شدهاند؛ لذا وقتی هم كه ایشان مبتلا میشوند، همهی عالم مبتلا میشوند و قرب پیدا میكنند. در این بلاء به اندازهای رحمت الهی نزول و تجلی كرده و به قدری حقیقت در آن ظهور یافته كه میتواند باب حقیقت را به روی همه عالم باز كند؛ لذا همهی عالم در هر مرتبهای از مراتب که باشند، میتوانند بهواسطه آن متنعم و متقرب شوند. حتی ابراهیم خلیل(علیهالسلام) هم بعد از اینكه به مقام خلّت رسیده و مأمور به ذبح اسماعیل(علیهالسلام) شده است، باید وارد این وادی شود تا به آن جذبههای عاشورایی و آن وجود مقدس برسد. ابراهیم خلیل به آنچه از محبت و عنایت الهی طلب كرده، نخواهد رسید مگر اینكه این مصیبت را درك كند. اگر موسی هم باشد، همینطور است. لذا فرمودهاند كه حضرت خضر(علیهالسلام) در آن فرصت كوتاه، روضهی سیدالشهداء را هم برای حضرت موسی(علیهالسلام) خوانده است و همینطور سایر كسانی كه در روایات آمده است.
ادامه دارد…
[1]. زیارت امام حسین علیهالسلام در روز اربعین.
[2]. ابن قولویه، «كامل الزیارات» باب 79، ص 197 إلی 200.
[3]. صافات، آیه 105.
[4]. «ر.ک: عیون أخبار الرضا، ج1، ص209، باب17 (فی تفسیر قول الله عزّوجلّ: و فدیناه بذبح عظیم).
[5]. صافات، آیه 107.