چطور با خدا رفیق شویم؟
چطور با خدا رفیق شویم؟
خداوند در فرآن می فرماید مرا یاد کنید تا شما را یاد کنیم، منظور از این یاد کردن چیست؟
یک اصلی بین جوان ها هست که می گویند باید رفاقت را در حق رفیقمان تمام کنیم تا او هم در حق ما رفاقت کند. پس رفاقت یک رابطه ی دوطرفه است، نمی شود یک طرف خودش را به آب و آتش بزند ولی طرف مقابل هیچ عکس العملی نشان ندهد. جریان رفاقت ما با خدا هم همینطور است که خداوند مهربان همه چی را در حق ما تمام کرده است ولی در عوض ما جز گناه و سرپیچی کاری نکرده ایم. اگر بخواهیم تمام نعمتهایی که خداوند متعال تا به الان به ما داده است را بشماریم، این نعمتها چفدر می شود؟ آیه قرآن داریم که نعمتهای خدا را اصلا نمی شود شمرد: (إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: اگر نعمت [هاى] خدا را شماره كنيد، آن را نمى توانيد بشماريد-نحل/18)
خدای مهربان به ما یاد داده است که چطور با او رفاقت کنیم، او می فرماید: فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُم: مرا ياد كنيد، تا شما را ياد كنم(بقره/152). این همان قاعده ای است که انسان ها در روابط دوستیشان با یکدیگر دارند.
منظور خداوند عزیز از این حرف این نمی باشد که یک انسان از صبح که از خواب برمی خیزد، تسبیحی در دست بگیرد و گوشه ای بنشیند و ذکر بگوید، وقتی به احوال عرفا هم نگاه می کنیم می بینیم که اهل به گوشه ای نشستن نبودند. پس منظور خداوند متعال چیست؟
او می خواهد به ما بفهماند که باید همه کارهای زندگیمان را برای رضای خدا انجام بدهیم. یعنی باید تمام توجهمان به خدا باشد، نگاهمان را حتی یک لحظه هم از خدا برنداریم. آن وقت همهی کارهایمان رنگ خدایی به خودش می گیرد. مثلا نیت غذا خوردنمان این باشد که توان بندگی کردن به دست آوریم، یا اگر فرزندی داریم و می خواهیم او را تربیت کنیم، نباید تربیتش کنیم تا بقیهی افراد بگویند چه فرزند خوبی دارد؛ بلکه باید تربیتش کنیم، طوری که بندهی خوب خدا بشود و بتواند یاری امام زمان علیه السلام را بکند، اگر غیر از این باشد، تمام زمانهایی که برای فرزندمان وقت گذاشتهایم به هدر رفته است. یا وقتی نماز می خوانیم باید همه توجهمان در این چند دقیقه به خدا باشد ، اگر درست دل به خدا بدهیم خدا هم ما را در دریای نعماتش میاندازد، در ابتدا کمی سخت است اما حتما شدنی است.
البته این طور نیست که اگر یکی اهل یاد خدا نباشد، خدا با او کاری ندارد بلکه خداوند از نعمتهایش به تمام بندگان می دهد، ولی اگر بنده، با خدا رفاقت کرد آن وقت رنگ و لعاب نعمتهای خداوند نیز عوض می شود. پس لازم نیست ریاضتهای سخت بکشیم ، همین که دلمان را پر از خدا بکنیم کفایت می کند. و اگر اذکار لفظی می گوییم باید دلمان را متوجه کنیم تا اثر بگذارد.(برداشت آزاد از تفاسیر المیزان، نمونه، نور)
در معانى الاخبار از حسين بزاز روايت كرده كه گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمود: آيا مي خواهى تو را از مهمترين وظيفهاى كه خدا بر خلق خود واجب كرده خبر دهم؟ عرضه داشتم: بله، فرمود: اول انصاف دادن به مردم، به اينكه با مردم آن طور رفتار كنى كه دوست مي دارى با تو رفتار كنند و دوم مواسات با برادران دينى و (سوم) ياد خدا در هر موقف (شرایطی)، البته منظورم از ذكر خدا، سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر نيست، هر چند كه اين نيز از مصاديق آنست، ولى منظورم اين است كه در هر جا كه پاى اطاعت خدا به ميان می آيد، به ياد خدا باشى و اطاعتش كنى، و هر جا معصيت خدا پيش آيد، بياد او باشى و آن را ترك كنى. (معانى الاخبار ص 192 حديث3)