میوه هایی که یک گروه تحقیقاتی ژاپنی را مسلمان کرد
میوه هایی که یک گروه تحقیقاتی ژاپنی را مسلمان کرد :
اعضای یک گروه تحقیقاتی ژاپنی پس از اینکه دریافتند قرآن کریم ۱۴۲۸ سال قبل ، نتیجه پژوهش آنها را بیان کرده ، به دین مبین اسلام گرویدند.
داستان مسلمان شدن این گروه ژاپنی ، از جستجوی ماده «میثالویندز» که یک ماده پروتئینی است ، آغاز شد. این ماده در مخ انسان و حیوانات به میزان بسیار کمی ترشح می شود و این ترشحات پر از گوگرد است که به راحتی می تواند با روی ، آهن و فسفر مخلوط گردد.
این ماده برای بدن انسان ، ماده ای بسیار مهم به حساب می آید و موجب کاهش نسبی “کلسترول” در بدن انسان می شود و همچنین برای “تقویت قلب” و “تنظیم تنفّس” مفید است.
ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن ۱۵ سالگی تا سن ۳۵ سالگی افزایش می یابد و بعد از این سن تا ۶۰ سالگی ترشح آن کم می گردد. بنابراین این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نیست.
در حیوانات نیز نسبتا این ماده بسیار کم است. از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده که باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند ، و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند : انجیر و زیتون که در قرآن نیز با نام “التین و الزیتون” بیان شده است.
پس از نتیجه گیری که استفاده تنها از “انجیر” یا “زیتون” فایده مورد نظر را برای سلامتی انسان ندارد ، پس باید آن دو را با هم مخلوط کرد ، این پژوهشگران ژاپنی نیز بهترین میزان را برای بهترین تأثیر ، یک “انجیر” و هفت “زیتون” یافتند.
سپس یک پزشک عربستانی که “طه ابراهیم خلیفه” نام دارد ، شروع به جستجو کردن در مورد این دو کلمه “انجیر” و “زیتون” در قرآن کریم کرد و فهمید که کلمه “انجیر” یک بار در قرآن کریم ذکر شده و زیتون ۶ بار به صورت صریح و یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده ، آنجا که خداوند متعال می فرمایند : «وشجره تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآکلین».
“طه ابراهیم” همه اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری کرده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد. این گروه هم پس از اطمینان یافتن از این اطلاعات، به دین مبین اسلام گرویدند.
منطق زیبای دختر بچه نه ساله!
منطق زیبای دختر بچه نه ساله!
سوال یک دختر بچه 9 ساله شیعه از مدیر اهل سنت خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی به جز سکوت برایش نداشته باشند :
ما در کلاس که 24 نفر هستیم ، معلم ما وقتی میخاد از کلاس بیرون بره ، به من میگه : خانم محمدی ، شما مبصر باش ؛ تا نظم کلاس بهم نریزه…و به
بچه ها میگه: بچه ها ، شما گوش به حرف مبصر کنید ، تا من برگردم .
شما میگید پیامبر (ص) از دنیا رفت و کسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد.
آیا پیامبر(ص)، به اندازه معلم ما ، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه اسلامی بهم نریزد؟!
جواب مدير اهل سنت به دانش آموز شیعه : برو فردا با وليت بيا کارش دارم
دانش آموز رفت وفرداش با دوستش اومد.
مدير گفت دختر چرا وليتو نيووردي ، مگه نگفتم وليتو بيار ؟ دانش آموز گفت : اين وليه منه ديگه.
مدير عصباني شد و گفت :
منظور من سر پرستته ، پدرته ، رفتي دوستتو آوردي؟
دانش آموز گفت : نشد ديگه اينجا ميگي ولي يعني سر پرست ، پس چطور وقتي پيامبر ميگه اين علي ولي شماست ، ميگيد معني ولي ميشه دوست.
محاورات اشتباه
محاورات اشتباه
۱_ خدا بد نده!
این کلام در برخورد با افراد مریض یا کسانی که به مشکلی برخورد کرده اند مطرح می گردد ، در حالیکه این کلام اهانت به پروردگار است، زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده : هیچ خوبی به شما نمی رسد مگر از ناحیه ی خدا و هیچ بدی به شما نمی رسد مگر از ناحیه ی خود شما(و بخاطر اعمال خودتان است).
پس بهتراست بجای این کلام بگوییم بد نباشی یا بد نبینی.
۲_جوان ناکام!
این اصطلاح عامیانه برای جوان هایی که قبل از ازدواج از دنیا می روند بکار می رود ، درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام ، بلکه کام حقیقی انسان ، رسیدن به مقام بندگی خدا و استفاده ی خوب از عمر و فرصتی که خدا به او داده است ، می باشد.
۳_عیسی به دین خودش ، موسی به دین خودش!
این جمله معنای صحیحی ندارد ؛ زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه ی آنها عقیده ی یکسانی داشتند.
۴_ولش کردی به امان خدا!
این حرف کفر آمیز است ، زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست ، بهتر است بجای این کلام گفته شود : ولش کردی به حال خودش.
۵_انسان جایز الخطاست!
این حرف نیز غلط است ، زیرا انسان برای خطا کردن آزاد نیست ، بهتر است بجای این کلام بگوییم : انسان ممکن الخطاست ، یعنی انسان ممکن است خطا کند.
منبع: کتاب وارونه ها و خرافات در آخر الزمان.
نامه ای به ماهواره!
نامه ای به ماهواره :
سلام نمی کنم چون تو هم عادت به سلام کردن نداری .
سلام که کنی چنان از بوی دهانت ، شمعدانی های لب پنجره های خانه ام می خشکد ، که انگار صد سال است دارم سم می دهم به خوردش .
نمی دانم باید از تو گلایه کنم یا از خودم … .
احساس می کنم توی یک وجب آب غرق شده ام … هرچه دست و پا می زنم تو بیشتر مرجان های رنگی رنگی ات را می چسبانی به پایم و سریع چشم هایم را گرم می کنی تا نفهمم دارم فرو می روم .
چند وقتی است دست های ترک خورده ی مادرم را که بوی نان تازه و گرم می دهد را ندیده ام ؛ اما هر روز دست ها و حتی شکل های جور و واجور ناخن های شاهزاده های تو را دیده ام و گاهی حتی مرورشان کرده ام.
راستی چند شب پیش مریض شدم … مادرم چادر گلی اش را پوشید و کوچه های ساکت و سرد شب را دوید تا یک لحظه هم برای دیدن من دیر نکند و مثل بچگی هایم پرستارم باشد.
هرچه صبر کردم شاهزاده های تو نیامدند و هنوز می رقصیدند و حتی غمشان هم نبود اگر من دیگر نفس هم نمی کشیدم .
نیمه شب که می شود ، پسرم چراغ های اتاقش را خاموش می کند تا کسی نبیند که فقط از چند اینچ صفحه ی تلوزیون اتاقش چه چیزهایی می آید بیرون. نمی دانم اسمشان را چه بگذارم ؛ اما می دانم که برگشته اند به اصلشان و همان لباس های اجداد اولیه شان را می پوشند و با سیخ هایشان ، تمام قصه های بچگی هایش را که برایش از خدایی گفتم که هر جا باشی نگاهت می کند ، را به سیخ می کشند .
حالا…
نمی خواهم بی معرفت باشم … همین قدر که من داده ام تو هم چیزهایی را دو دستی به من داده ایی !
همین قدر که من حرف زدن ها و خندیدن های گاه و بی گاه با خدایم را داده ام… تو هم یک عالمه خنده به من داده ایی که گوش هایم را پر کرده اند ، تا دیگر صدای بچه ام را نشنوم که دارد حرف هایی می زند ، که تو یادش دادی و من هیچ وقت از دهان بی بی و بابا میرزایم نشنیده ام !
همین قدر که من نمازهای بعد از اذانم را داده ام … تو هم یک چند ساعتی تصویرهای نیمه آدم و نیمه شیطان به من داده ایی که بنشینم و هی ببینم و هی ذره ذره کوچه پس کوچه های مغزم را با مداد شمعی که تو دستم داده ایی سیاهشان کنم !
همین قدر که من خیال های آرامم را به تو داده ام … تو هم یک چند جین فکر و خیال به من داده ایی که توکل ام را بگذارم پشت در و هی سرک بکشم توی گوشی شریک زندگیم و هی زیر چشمی بپایم حتی یک میلی متر جا به جا شدنش را !
هنوز گلایه مانده و یک عالمه دیوارهای که تو ساخته ایی بین من و مسجد محله مان و بابا میرزایم و…
اما بس است می خواهم بروم …
می خواهم بروم …کلانتری نزدیک خانه ام و شکایتت را بکنم ،
آخر احساس می کنم …
تو انگار جزیی از من را ربوده ای !
چرا تنها برای امام حسین (ع) اربعین می گیرند؟
چرا تنها برای امام حسین (ع) اربعین میگیرند؟
ویژگیها و معنویتی که در عزاداری امام حسین(ع) هست، برای هیچ یک از معصومین نیست، همچنین همه ائمه برای امام حسین(ع) عزاداری کردهاند، ضمن اینکه تعظیم نام امام حسین(ع) در حقیقت ، تکریم همه ائمه و خوبان و خوبیهاست.
از میان اهل بیت عصمت و طهارت، تنها برای اباعبدالله الحسین(ع) مراسم اربعین میگیرند، درباره چرایی این موضوع باید گفت :
زنده داشت نام و یاد امام حسین(ع) به سفارش همه معصومین بوده است، چون انقلاب و قیام امام حسین(ع) در مقابل امویان و دستگاه جور یزید راه اصلاحی و صراط مستقیمی بود که راه درست را از نادرست نمایان کرد، از این روی پیامبر و همه ائمه و پیشوایان برای زنده نگه داشتن یاد ایشان توصیههای بسیاری کردند تا عزاداری امام حسین(ع) برای همیشه به درستی و کامل اقامه شود، برای نمونه امام عسکری(ع) زیارت اربعین را یکی از علائم و نمادهای شیعه میداند.
از اینرو شیعه در این روز هر جا که باشد، زیارت اربعین را میخواند تا راه سرخ امامت برای همیشه زنده باشد، ویژگیها و معنویتی که در عزاداری امام حسین(ع) هست و تأکیداتی که در روایات به این مطلب وجود دارد برای هیچ یک از معصومین نیست، همچنین همه ائمه برای امام حسین(ع) عزاداری کردهاند، از این روی عزاداری روزهای سوم و هفتم و اربعین و در ایام دیگر روزهای محرم و صفر و اساساً در هر مناسبتی روضه و ذکر مصائب اهل بیت امام حسین(ع) و وقایع روز عاشورا سفارش شده، بنابراین مردم برای درگذشتگان خود مجلس عزا به پا میدارند، اما در این مجالس نیز روضه امام حسین(ع) خوانده میشود، ضمن اینکه تعظیم نام امام حسین(ع) در حقیقت تکریم همه ائمه و خوبان و خوبیهاست.
پرسش دیگری که مطرح میشود این است که معنی جمله «کشته شده اشک» در زیارت اربعین به چه معناست، در پاسخ باید گفت:
از مقدسترین و با فضیلتترین زیارتهایی که در فرهنگ دینی وارد شده است، زیارت قبر اباعبدالله الحسین(ع) است و برای زیارت هیچ امامی به این اندازه سفارش نشده، به طوری که ترک آن برای شیعهای که توان زیارت را دارد، امری ناپسند شمرده شده و به نوعی لازم است چنان چه امام صادق(ع) فرمودند: زیارت حسین بن علی(ع) بر هر کس که او را از سوی خداوند «امام» می داند، واجب است.(۱)
زیارت یکی از راههای یاد و احیای اهداف امام حسین(ع) و الگو قرار دادن تفکرات ناب آن حضرت است و زیارت اربعین یعنی چهلمین روز شهادت آن حضرت و روز بیستم صفر یکی از با فضیلت ترین زیارتهاست و امام حسن عسکری(ع) خواندن زیارت اربعین را یکی از علامتهای مؤمن میشمارند.(۲)
در فرازی از این وصیت چنین آمده است: «وصل علی الحسین المظلوم، الشهید الرشید، قتیل العبرات و ….»(۳)؛ و درود فرست بر حسین مظلوم، شهید رشید، کشته شده اشکها و…
«العبرات» از عبره است یعنی گریهای که از سینه بیرون آید و کنایه از کسی است که با یادآوری مطلب و یا شخصی بغض گلویش را میگیرد و چشمانش اشک آلود میشود و مراد از اینکه امام حسین(ع) کشته شده اشکهاست، به این است که هر کس امام حسین(ع) و واقعه عاشورا را یاد کند، چشمانش اشک آلود میشود، شهیدی که هم یادش گریهآور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب دارد و موجب احیای اهداف عاشورا میشود و امامان(ع) نیز توصیه فراوان بر عزاداری و گریستن بر مصیبتهای آن حضرت داشتهاند، امام حسین(ع) میفرمایند: من کشته شده اشکهایم.(۴) و باز فرمود: من کشته شده اشکم و هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند، مگر آنکه گریه کرده و بغض گلویش را بگیرد و اشک در چشمانش میآید،(۵) و امام صادق(ع) فرمود: کشته اشک یعنی هیچ مؤمنی او را یاد نمیکند، مگر گریه کند.(۶)
بنابراین مراد از کشته شده اشکها یعنی امام حسین(ع) به خاطر اهداف بزرگ و متعالی که داشتند و عدهای نگذاشتند، این اهداف در جامعه عملی شود و آن حضرت را شهید کردند، بر ملتهای آزاده چنان این غم و اندوه سنگین است که هماره بر آن حضرت اشک میریزند و حسین(ع) کشته شدهای است که اشکها در یاد او سرازیر است.
* پینوشتها:
۱. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، بیجا، مؤسسه نشر الفقاهه، اول، ۱۴۱۷ه.ق، ص۲۳۶.
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، دوم، ۱۴۰۳ه.ق، ج۹۸، ص۳۲۹.
۳. ابن طاوس، رضی الدین، اقبال الاعمال، بی جا، مکتب الاعلام الاسلامی، اول، ۱۴۱۶ هـ .ق، ج۳، ص۳۴۲.
۴. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، بیجا، هجرت، ج۱، ص۵۳۸.
۵. شیخ صدوق، الامالی، قم، مؤسسه بعثت، اول، ۱۴۱۷ ه .ق، ص۲۰۰.
۶. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، ال البیت، دوم، ۱۴۰۸ه.ق، ج۱۰، ص۳۱۸.
آثار و برکات زیارت سیدالشهداء(ع)
آثار و بركات زيارت سيدالشهدا (ع) :
۱- آرامش بخشيدن به زائر
قبل از آنكه به آثار و بركاتى كه برگرفته از روايات اسلامى است اشاره كنيم، اين نكته لازم به ذكر است كه زيارت مرقد شريف امام حسين (ع) مانند ساير ائمه، به مردمان و زيارت كنندگانش، نوعى آرامش و اطمينان مى بخشد. در اين عصر كه انسان را ، موجودى مضطرب مى نامند، و پيوسته دست به گريبان با پديده هايى چون ترديد، ناكامى، تشويش، ترس و ناسازگارى با محيط و زندگى ماشينى و محروميت و جنگ و حتى كنار نيامدن با خود است، و هر روز شاهد كاهش ها و فرسايش ها است و نمى تواند از اضطراب در امان بماند، اين زيارت مرقد مردان خدا و پيشوايان دين است كه به انسان آرامش خاطر مى دهد.
در زيارت يك نوع كشش و نياز الزام آورى ، انسان را وا مى دارد كه فشارها و فريادهاى درونى را از راهى خارج كند. زائر آن مرقد شريف در پرتو دعا و گفتگو با پاكان و استمداد از ارواح پاك مقربان درگاه الهى، نيرو گرفته و نابساماني ها را با توسل بدانها برخود هموار مى سازند، و خستگى ها و فشارهاى وارد بر روان، و نيز اضطراب ها و يأس ها را از خود مى زدايند و به آرامش و اطمينانى براى ادامه زندگى دست مى يابند.
۲- در امان خدا بودن
به امام صادق (ع) عرض كردند: كمترين اثرى كه براى زائر قبر امام حسين (ع) چيست؟ فرمود: «كمترين تأثيرش اين است كه خداوند متعال، او و خانواده و مالش را حفظ مى كند تا به سوى اهل خويش برگردد، و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او خواهد بود». (۲)
۳- زائر خدا محسوب شدن
زيد بن شحام گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: براى زائر قبر امام حسين (ع) چه مى باشد؟ فرمود: «همانند كسى است كه خدا را در عرش ديدار نموده باشد». گفتم: براى كسى كه يكى از شما را زيارت كند چه مى باشد؟ فرمود:«همانند كسى است كه رسول خدا (ص) را زيارت نموده است ». (۳)
۴- برآورده شدن حاجات و دفع پريشانى
امام صادق (ع) فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى آيد مگر آنكه خداوند از او دفع پريشانى نمايد و حاجتش را برآورد». (۴)
و نيز به ابوصباح كنانى فرمود: «همانا نزد شما قبرى است كه هيچ فرد پريشانى نزد آن نمى رود مگر آنكه خداوند از او پريشانى را دفع نموده و حاجتش را برآورده مى نمايد ، و همانا نزد او چهار هزار فرشته هستند كه از هنگام شهادتش ، آشفته و غم آلود تا روز قيامت بر او مى گريند. هر كس او را زيارت كند ، وى را تا خانه اش بدرقه مى كنند، و هر كه مريض شود به عيادتش مى روند، و هر كه بميرد جنازه اش را تشييع مى كنند». (۵)
۵- زيادتى در عمر و رزق
امام باقر (ع) فرموده است: «شيعيان ما را به زيارت قبر حسين (ع) امر كنيد، زيرا زيارت او موجب فزونى در رزق و طول عمر و دفع بلايا و ناگواريها مى شود ». (۶)
۶- آمرزش گناهان
امام صادق (ع) فرمود: «هر كس حسين (ع) را زيارت كند در حاليكه عارف به حق او بوده و به امامتش اقرار داشته باشد خداى سبحان، گناهان گذشته و آيندهاش را مى آمرزد». (۷)
و جابر جعفى در ضمن يك حديث طولانى از امام صادق (ع) روايت كرده است كه فرمود: «چون از نزد قبر حسين (ع) بازگشتى، ندا كنندهاى تو را ندا مى دهد كه اگر آن را مىشنيدى، تمام عمر را نزد قبر شريف حسين (ع) اقامت مى گزيدى. آن منادى گويد: خوشا به حال تو اى بنده خدا كه سود فراوان بردى و به سلامت (در دين) دست يافتى. عمل از سربگير كه گناهان گذشته ات آمرزيده شد». (۸)
۷- محسوب نشدن ايام زيارت از عمر زائر
امام صادق (ع) فرمود: «همانا ايام زيارت زائران حسين بن على (ع) از عمرشان محسوب نگشته و جزء حياتشان به شمار مى آيد». (۹)
۸- حفاظت زائر در دنيا و آخرت
عبدالله بن هلال به امام صادق (ع) عرض كرد: فدايت شوم، كمترين نصيبى كه زائر امام حسين (ع) دارد، چيست؟ فرمود: «اى عبد الله، كمترين چيزى كه براى او مى باشد، اين است كه خداوند او و خانوادهاش را حفظ مى كند تا وى را به سوى خانواده اش باز گرداند، و چون روز قيامت فرا رسد، خداوند حافظ او مى باشد». (۱۰)
۹- عنايت و توجه سيدالشهدا (ع)
امام صادق (ع) فرمود: «حسين در نزد پروردگارش… به زائرانش نظر مى كند. او نگاه مى كند كه چه كسى براى آن حضرت گريه مى كند، پس براى او طلب آمرزش كرده و پدرانش را مى خواند تا براى آن زائر دعا كرده و طلب آمرزش و مغفرت نمايند. سپس امام (حسين) مى فرمايد: اگر زائر من مى دانست كه خدا چه چيزى براى او عطا مى فرمايد شادى او بيشتر از جزع و بى تابى وى مى گرديد». (۱۱)
و امام حسين (ع) فرمود: «هر كس مرا در زندگانيش زيارت كند، پس از مرگش بازديدش خواهم كرد». (۱۲)
۱۰- خير و بركت زياد
امام صادق (ع) فرمود: «اگر مردم مى دانستند كه چقدر خير و بركت در زيارت امام حسين (ع) وجود دارد، براى زيارت كردنش با يكديگر مقاتله مى كردند، و هر آينه اموالشان را براى رفتن به زيارتش مى فروختند» (۱۳)
و امام باقر (ع) فرمود: «اگر مردم مى دانستند كه زيارت قبر شريف حسين (ع) چه مقدار فضيلت و بركت دارد، از شوق زيارت جان مى سپردند و نفسهايشان از شدت حسرت بند مى آمد» (۱۴).
۱۱- برابرى زيارت قبر حسين (ع) با حج
عبدالله بن عبيد انبارى گويد: به امام صادق (ع) عرضه داشتم: فدايت شوم، همه ساله وسايل تشرف به حج برايم فراهم نمى شود. فرمود: «چون قصد حج نمودى و اسباب برايت فراهم نگشت، به زيارت قبر حسين (ع) برو، كه يك حج برايت نوشته مى شود و چون قصد عمره نمودى و وسايل مهيا نشد، عزم زيارت قبر حسين (ع) نما، كه يك عمره برايت منظور مى شود» (۱۵)
۱۲- نام زائر در اعلى عليين ثبت می شود
امام صادق (ع) فرمود: «هر كس به زيارت قبر حسين (ع) برود در حالى كه عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى عليين مى نويسد». (۱۶)
۱۳- غرق شدن در رحمت الهى
از امام صادق (ع) پرسيدند: ثواب كسى كه قبر امام حسين (ع) را زيارت كند، در حالى كه كبر و غرور نداشته باشد چيست؟ فرمود: «برايش هزار عمره و حج مقبول نوشته مى شود. اگر شقى باشد، سعيد نوشته مى گردد، و پيوسته در رحمت الهى غوطهور خواهد بود». (۱۷)
۱۴- دعاى معصومين براى زائر
معاوية بن وهب از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود: «اى معاويه، زيارت قبر حسين (ع) را از روى ترس وامگذار، زيرا هر كه آن را ترك كند، چنان دچار حسرت مى شود كه آرزو نمايد قبرش نزد او باشد. آيا دوست ندارى كه خداوند تو را در زمره كسانى به حساب آورد كه رسول خدا (ص) و على و فاطمه و امامان معصوم (ع) برايش دعا مى كنند؟ » (۱۸)
و نيز فرمود: «همانا فاطمه (س) دختر محمد (ص) نزد زائران قبر فرزندش حسين (ع) حضور يافته و براى گناهانشان طلب آمرزش مى كند». (۱۹)
۱۵- تجلى خدا
امام صادق (ع) فرمود: «به درستى كه خداى تبارك و تعالى، قبل از اهل عرفات، براى زائران قبر حسين (ع) تجلى مى نمايد، حوايج آنان را بر آورده مى كند، گناهانشان را آمرزيده و درخواست هايشان را به اجابت مقرون مى سازد، و سپس متوجه اهل عرفات شده و در مورد آنان نيز اينگونه عمل مى كند». (۲۰)
۱۶- سعادت
امام صادق (ع) به عبدالملك خثعمى فرمود: «زيارت حسين بن على (ع) را ترك مكن و دوستانت را نيز به آن فرمان بده، تا خداوند بر عمرت افزوده و روزيت را زياد گرداند. خداوند سبحان زندگانى تو را در سعادت قرار خواهد داد، و نمىميرى مگر سعادتمند، و تو را در سلك سعادتمندان خواهند نوشت ». (۲۱)
۱۷- تأثير زيارت در روز عاشورا
امام صادق (ع) فرمود: «هر كس قبر حسين را در روز عاشورا زيارت كند، همانند كسى است كه در برابر او به خون خود غلطيده باشد». (۲۲)
۱۸- قرار گرفتن در جوار پيامبر و على و فاطمه (ع)
امام صادق (ع) فرمود: «هر كس مى خواهد در جوار پيامبر (ص) و على و فاطمه (ع) باشد، نبايد زيارت حسين بن على (ع) را ترك كند» (۲۳).
۱۹- تأثير زيارت در روز قيامت
امام صادق (ع) فرمود: «هيچ كس در روز قيامت نيست مگر آنكه آرزو مىكند كه اى كاش از زائرين امام حسين (ع) مىبود زيرا مشاهده مى نمايد كه با زائران حسين (ع) به واسطه مقامى كه در نزد پروردگار دارند، چگونه عمل مى شود». (۲۴)
و نيز فرمود: «هر كس دوست دارد در روز قيامت بر سر سفره هايى از نور بنشيند پس بايد از زائرين حسين بن على (ع) باشد». (۲۵)
و زرارة بن اعين گويد: «امام صادق (ع) فرمود: «زائرين حسين يك برترى نسبت به ساير مردم دارند» پرسيدم: برتريشان چيست؟ فرمود: «چهل سال قبل از مردم وارد بهشت مى شوند در حالى كه ديگران هنوز در حال حساب هستند». (۲۶)
۲۰- رهايى از شدايد قيامت
رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «من تعهد مى كنم كه در روز قيامت هنگامه رستاخيز، ضمن ملاقات با زائر حسين (ع)، دستش را بگيرم و از مراحل هولانگيز و سختي هاى قيامت، نجاتش بخشيده و او را به بهشت وارد كنم». (۲۷)
۲۱- نجات از آتش جهنم
امام صادق (ع) فرمود: «هر كس ، قبر حسين (ع) را به خاطر خداوند و در راه خدا زيارت نمايد، خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مى سازد، و روز ترس بزرگ (قيامت) او را ايمن مى دارد. از خداوند نيز هيچ حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را طلب نمى كند مگر آنكه به او عطا مى نمايد» (۲۸).
پى نوشت ها:
۱. سورهء مائده، آيه ۳۹
۲. ثواب الاعمال شيخ صدوق، ص ۱۱۶
۳. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۲۸۱
۴. همان، ص ۳۳
۵. همان.
۶. همان مأخذ، ص ۲۸۹
۷. كافى، مرحوم كلينى، ج ۴ ص ۵۸۲
۸. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۲۹۵
۹. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج ۱۰ ص ۳۲۲
۱۰. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۲۴۷
۱۱. امالى شيخ طوسى، ص ۵۵
۱۲. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۱۰۱ ص ۱۶
۱۳. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۸۷
۱۴. سفينة البحار، محدث قمى، ج ۱ ص ۵۶۵
۱۵. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۳۰۶
۱۶. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج ۱۰ ص ۳۲۴
۱۷. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۳۲۸
۱۸. همان، ص ۱۹۹
۱۹. همان، ص ۲۰۴
۲۰. همان، ص ۳۴۶
۲۱. همان، ص ۲۹۲
۲۲. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج ۱۰ ص ۳۳۱
۲۳. همان، ج ۱۰ ص ۲۳۰
۲۴. همان، ج ۱۰ ص ۳۳۰
۲۵. همان، ج ۱۰ ص ۳۳۱
۲۶. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۴۴ ص ۲۳۵
۲۷. منتخب كامل الزيارات، ابن قولويه، ص ۲۷۸
۲۸. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج ۱۰ ص ۳۲۴
چه انتظار عجیبی!